بسم الله الرحمن الرحیم
«
داستان خارج کردن شتری زیبا از کوه»
قسمت5⃣
ناگهان خداوند به حضرت وحى كرد؛ كه قوم تو ظالمانه، شتری که معجزه بود و حجتی بر علیه آنها بود، كشتند. حيوان نه تنها ضررى برای آنها نداشت بلکه منفعت زیادی هم داشت.
⚠️
به آنان بگو كه من عذابى برای آنها خواهم فرستاد.😡😱
و سه روز بيشتر مهلت ندارند، اگر توبه كردند، آنها را می بخشم. وگرنه، روز سوم، عذاب را نازل میکنم ☄🔥
حضرت هم فرمایش خداوند را به مردم گفت،
ولی آنها حرفهای زشتی به حضرت زدند، حتی بدتر از قبل، حضرت به آنها گفت:✖️
چهره شما فردا زرد میشود و روز دوم قرمز و روز سوم سياه مى شود. و این اتفاق افتاد.😱◼️
⚠️
روز اول، صورتهایشان زرد شد.⚠️
ولی دست از لجبازی برنداشتند. و گفتند ما حرف تو را قبول نمى كنيم هر چند که عذاب بزرگی در راه باشد!😐
⚠️
روز دوم صورتشان قرمز شد.📛
ولی باز هم لجبازی😏 اين بار گفتند: اگر همگی کشته شويم باز حاضر نیستیم از خدايان خود دست برداريم.
⚠️
روز سوم صورتشان سياه شد🌚
این دفعه باورشان شد که عذاب در راه هست!!
نيمه شب، جبرئيل به سراغشان آمد و نهيبى بر آنان زد كه از آن نهيب و صدا پرده گوشهايشان پاره و دل و جگرهايشان متلاشی شد.
حالا باور کردند که عذاب نازل می شود.برای همین كفن پوشیدند. در یک چشم بهم زدن همه مردم و حیوانات هلاک شدند. فرداى آن شب هم آتشى از آسمان نازل شد و همه را سوزانيد.🔥☄
پایان
📚| منبع: تفسیر المیزان
🎙 | قاری: سلمان اصل غوابش
📖 | سوره مبارکه هود
🎶 |
#مقام_صبا
📖دهــــکــده قـــــرآن 👇
https://eitaa.com/joinchat/1776025873C746e64a11b