نهادسازی متضمن توسعه و دانایی همیشه در تئوری های حکم رانی و " الیت" های جامعه ایران، این پرسش اساسی وجود داشته است که ما برای عبور از عقب‌ماندگی و رسیدن به توسعه، نیازمند حکمران خوب هستیم و یا جامعه ای دانا؟ سخنی از امیرکبیر نخستین صدراعظم ناصرالدین‌شاه قاجار نیز پیش روی ما است که می گوید "در ابتدا فکر می کردم که مملکت وزیر دانا می‌خواهد، بعد فکر کردم شاید شاه دانا میخواهد، اما اکنون می فهمم ملت دانا می‌خواهد." به راستی چرا امیرکبیر در آخرین لحظات عمر گهربارخود، به نتیجه و راهکار متفاوتی در مورد اصلاح و پیشرفت یک مملکت رسیده بود و دانایی جامعه را مهم تر و برتر از هر عامل دیگری می دانست؟ آیا ملت دانا، توسعه و اخلاق را در جامعه نهادینه می کند و متضمن رسیدن به یک حکم رانی مطلوب و پایدار می شود؟ نشانه هایی هست که به ما می گوید داشتن یک شعور بالای اجتماعی و برخورداری از یک ملت دانا، الزاما به معنای داشتن حکم رانی مطلوب و رسیدن به توسعه پایدار نیست. ما برای رسیدن به شکوفایی و پیشرفت، باید بتوانیم نهادسازی کنیم و نهادهای توسعه ساز در کشور چنان فراگیر شوند که حتی اگر یک حکم ران نامطلوب هم در راس امور باشد، به کشور و جامعه چندان آسیبی وارد نشود. این تجربه در برخی کشورهای توسعه یافته به خوبی دیده شده است. به عنوان مثال ترامپ در آمریکا، اگر چه به باور عده ای، اعتقاد چندانی به دمکراسی ، برابری نژادی و تعهدات بین المللی نداشت، اما به دلیل فراگیر بودن نهادها وظرفیت های بزرگ اجتماعی ، سیاسی در کشورآمریکا، ترامپ نتوانست ضربه ای کاری به ساختارهای حکم رانی وارد کند. از این رو نهاد سازی مهم ترین اصل توسعه ودانایی در هر کشور محسوب می شود. ما در طیف اولویت‌های توسعه نیز، سالها با این مفهوم درگیر بودیم که توسعه اقتصادی مقدم است یا توسعه سیاسی. در حالی که نهاد سازی و خلق سیستم های پایدار مهم ترین اصل توسعه است و در نهایت انسان هایی دانا تر و باهوش تر در دل این مدل زائیده خواهد شد. ارادتمند زراعتکار دهیار اریسمان 🔰حکمرانی روستایی @Dehyariha1401