حسین‌جان؛ دلتنگیم، اذن ورود به دست شماست… آقای من… آقای غریب من؛ آقای مظلوم من؛ آقای تشنه‌لب من؛ دل هوای حرم شما را دارد به حرمت محبتی که از پدرتان به دل دارم، باز کنید برایم راهی را که به حرم شما ختم می‌شود…