💕 دلبری 💕
📙 #داستـــــان #عاشقانه_مذهبی #قسمت_28 ✍رو به رویم مینشینی،صورتت جدی ست،دوهفته پیش زمزمه های رفتنت
📙 ✍با غم نگاهت میکنم!همه برای بدرقه ات آماده اند،خوشحالی و مشغول آماده شدن! از وقتی فهمیدند برای دفاع از حرم عمه ات میروی یک لحظه خانه خلوت نشده!ناراحت شدی چرا سر و صدایش بلند شد،مگر جشن عروسیت؟!راستی اینطور که خوشحالی عروسی مان خوشحال نبودی! مادرم میخواهد من و بنیتا را با خودش ببرد،مادرت نمیگذارد اصرار دارد خودش مراقب عروس و نوه اش باشد!پدرم گفته ما را روی چشمانش میگذارد،پدرت قول داده آب در دلمان تکان نخورد! واقعا متوجه نیستند "تو"نمی شوند؟! صدای زیپ ساکت به افکارم خاتمه میدهد،صدای زیپ بود یا ناقوس مرگ؟!بغضم میگیرد!مهرم را بخشیدم حرف و منتی نیست اما قرار نیست که دلتنگ نشوم؟!نگاهم میکنی! _قیافه شو! اشکانم جاری میشود!خیلی بی رحمی مهربان! به سمتم می آیی،با دستانت اشکانم را پاک میکنی! _برگشتم نبینم این چشما چیزیشون شده! با خوشحالی میگویم:برمیگردی علی؟! لبخندی میزنی! _قلبمو بازی نده با این علی گفتنا!سودا غصه نخوریا! پیچاندی آقا!برنمیگردی!سکوتم را که میبینی ادامه میدهی:درضمن حواسم هستا!هی شلوغی رو بهونه میکنی ازم دور میشی!راضی نیستم نمیرم! _راضی ام!ولی حق دلتنگی و نگرانی ام ندارم؟! به ساعت نگاه میکنی! _کم مونده تا پرواز! چه لحظه هاییست،تو هم مثل من بی قراری!نمیدانیم چه بگوییم،از روزهای اول بدتر! الهی بمیرد این ساعت!چقدر دیرم آمدم،باید با تمام بدحالی،خوب راهیت کنم! _مراقب خودت باش،خیالت از بابت بنیتا راحت باشه! با دستانت صورتم را قاب میکنی! _از تو چی؟!خیالم راحت باشه؟! به چشمانت زل میزنم همراه با آن لبخندهای علی پسند! _خیالت راحت عزیزدلم! میخندی! _دروغگوی خوبی نیستی نازدونه! سرم را به شانه ات میچسبانی با غم تکرار میکنی:نه دروغگوی خوبی نیستی! صدای برادرت می آید،وقت رفتنت است!صدای قلبم بلند میشود و تنها لبم را می گزم تا اتفاق دیگری نیوفتد!خواستی فرودگاه نیاییم!با بنیتا کلی بازی کردی تا بخوابد،اینطور برایت راحت تر است!از آغوشت بیرون می آیم!آخرین نگاه را به بنیتا می اندازی و آخرین بوسه بر صورت دختر!باهم دم در میرویم،قرآن را بالا میگیرم،از زیرقرآن رد میشوی،دور از چشم همه بعداز بوسیدن قرآن،پیشانی ام را میبوسی! _امری نداری بانو؟ _عرضی نیست آقام،یاعلی! _چادر مشکی تو برداشتم! میدانم علی!لازم نیست یادآوری کنی کفنت را هم آماده کردی!خب برو!بس نیست زجرکش شدنم! نگاهت رنگ غم میگیرد،رنگ حسرت،رنگ عشق! آرام میگویی:کاش تو رو هم میخوابوندم! و قلبم منفجر میشود با آخرین تصویری که از تو میبینم از حالت لب هایت میفهمم که میگویی دوستت دارم! 👈نویسنده:لیلی سلطانی کپی بدون و پیگرد الهی دارد. ⏪ ... 💟 @Delbari_Love