*جارو زدن مادر*
مشغول کارِ خانه شده بود
حسن امروز حالش بهتر بود،
نظاره میکرد مادر حالش رو به بهبود است
شوهر که آمد؛ خانه آبوجارو شده بود
علی که وارد شد، زهرا را دیده بود که نان پخته است؛ حسین خوشحال بود مادر دارد جان میگیرد؛ بویِ عطرِ نان دوباره در خانه میدَوَد؛ آه، کاش ادامه داشت این دلخوشیها؛ کاش تو میماندی که این خنده رویِ لب حسین خشک نشود...
چند روز دیگر
زخمِ سینه به حالِ خوب تو غالب میشود...
علی تنها میشود ...
تنها برایِ همیشه...🖤🖤🖤
بیرق خانگی *ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم*
قیمت :٣٢ هزار تومان
آدرس ما در ایتا
@tohfe_salamat