یک غزل مهمان من باش و پس از آن
شب بخیر
نرم نرمک دستی افشان پای کوبان
شب بخیر
وسعت غمهای ما را نیست مرزی آشکار
زین سبب لختی قلم بر ما بگریان
شب بخیر
از نگاهت شور و مستی میتراود چون شراب
شور و مستی را از این مستان تو مستان
شب بخیر
لحظهای دیگر بمان ای بانوی شعر و غزل
میزبان اکنون تویی ما نیز مهمان
شب بخیر
برف میبارد هوا سرد است بیرون میروی
یک غزل مهمان من باش و پس از آن
شب بخیر
"محمد مهدی ناصری"
#حسیـــن_بابا
#یــارقدیمی
🌱⃟🌸๛
•┈┈•❀🌸❀•┈┈•
Join✨
@delneveshtraz