ای قدس... ای شهر من ای قدس... ای دوست فردا... فردا درخت لیمو شکوفه خواهد داد و سنبلان سبز شادی خواهند کرد چشمان به خنده شاد خواهند گشت و کبوتران مهاجم به بام‌های پاک تو بازخواهند گشت... ای وطنم... ای سرزمین آشتی و زیتون... به تروریسم متهم هستیم، اگر دفاع کنیم از گل... و از زن، و از قصیده بی‌گناه و آبی آسمان از وطنی که در گوشه و کنار آن نمانده آب و هوایی یا خیمه و شتری یا قهوه سیاهی... ما به تروریسم متهم هستیم، اگر با جرأت تمام، دفاع کنیم از گیسوان بلقیس... و از لبان میسون و از هند و رغد و لبنی و رباب و از باران سرمه، که همچون الهام از مژه‌ها فرو می‌بارد!! ما به تروریسم متهم هستیم، اگر بنویسیم از باقیمانده‌های وطنی ناتوان، گسسته، فروریخته که اندامش پوسیده و پراکنده گشته از وطنی که نشانی خود را می‌جوید و از امتی که نامی ندارد! وطنی که از اشعار قدیمش، چیزی نمانده جز قصیده‌های خنساء از وطنی که در افق‌هایش آزادی سرخ، یا آبی و یا زردی نمانده... از وطنی که تمام گنجشکانش برای همیشه از خواندن منع شده‌اند از وطنی که نویسندگانش از شدت هراس، عادت‌ کرده‌اند بر هوا بنویسند!! از وطنی که می‌رود سوی مذاکرات صلح تهی از کرامت و پا برهنه ما به تروریسم متهم هستیم اگر نخواهیم بمیریم زیر بلدوزرهای اسرائیلی که خاکِ ما را زیر و رو می‌کند تاریخِ ما را زیر و رو می‌کند انجیلِ ما را زیر و رو می‌کند قرآنِ ما را زیر و رو می‌کند خاک پیمبران را زیر و رو می‌کند اگر گناه ما این است چه زیباست تروریسم! منبع: تسنیم ✍   https://eitaa.com/delnevis_1363