امروز صبح بدو بدو با معینه ی کاروان و یکی از خانوما و همسرشون(معینه همون خانمی هست که راهنمای احکام و اعمال خانومهای کاروان هستن) رفتیم حرم...
با تاکسی رفتیم چون هیچچچ اتوبوسی دیگه نیست و تاکسی ها هم فازِ سرگردنه دارن چون میدونن ما چاره ای نداریم.
هر چند شوهر همون خانوم همراهمون خوووب بلد بود چونه بزنه و اخرش با نفری ۵ ریال رفتیم حرم 🤭 خوبی شوهر داشتن تو سفر حج یکیش اینه که من و هم اتاقیام هیچ کدوم نداریم 😅😁
اینم راننده که خعلی جدی بود🙄