💠پنج روایت از جلوه های ایثار و شجاعت شهدای دفاع مقدس (برگرفته از کتاب "سروهای سرخ"): 🌱روایت اول؛  يك روز در منطقة « شرهاني » که دشمن بر روي اين منطقه آتش زيادي مي ريخت مأموريت مهمي به گرداني كه شهيد « طالبي » مسؤوليت آن را به عهده داشت ، سپرده شد . بايد خاكريزي در جلوي دشمن زده مي شد. نقش اين خاكريز بسيار حياتي و تعيين كننده بود، چون آتش شديد دشمن امان همه را گرفته بود . حاجي بچه ها را جمع كرد و نهج البلاغه را گشود و خط بة مولا اميرالمؤمنين علي (ع) را خطاب به محمد حنفيه براي بچه ها قرائت كرد: «اگر كوهها از جا كنده شوند ، تو از جاي خود حركت مكن . دندانهايت را به هم بفشار و كاسة سرت را به خدا بسپار.» عليرضا عبارت مولا را كه خواند به پيشاني ت ك تك بچه ها پيشاني بند بست و خود در جلو آنها براي انجام مأموريت حركت كرد. راوی: یکی از همرزمان شهید «علیرضا طالبی گنجه ای» (* بنیاد شهید و امور ایثارگران*نوید شاهد) @dghjkb