با صورتی خیس و چشمانی ورقلمبیده. واشکهایی که تمامی ندارد. دارم مینویسم کتاب دورت بگردم را انلاین خریدم و دیروز طهر رسید و تا صبح بیدار ماندم و خوندم و گریه گردم و زار زدم. و انگار با نوشته هایت همه مناسک را تجربه کردم و حج رفتم و حاجی شدم ... این یک ماه این چندمین کتاب حجی بود ک خواندم. و هر بار ذوب شدم اما. دیشب. با دورت بگردم. دورش گشتم و انگار خودم انجا بودم 😭😭😭😭😭😭😭 م و محرم سدمو طواف کردمو مسعی رفتم و عرفه و منا بودم .... چقدر عرفه دلچسب بود ....😭😭😭😭 سال بعد نوبت فیش من هست ولی خدا میداند. که چقدر بیتابم و میترسم. که اجل مهلت ندهد .... چقدر خوشحالم و شاکرم. بابت شوری که. دردل ما انداختی برای رفتن. ... من همان روزها که شما مکه بودید پیگیر خرید فیش شدم میخاستیم یخچالمان را ارتقا بدیم. ولی گفت اقا من یخچال نمیخام کمکم کن فیش بخرم و همان شد .... داشتم با خانمی برای خرید پای معامله ی محضر میرفتم که. تماس گرفتند. خانم ساداتی فیش با تاریخ زودتر را ۵۰ تومن ارزانتر میفروشد و بیا به این ادرس.... رفتم و خدارو هزابار شکر انجام شد