🌺🌺🌺🌺🌺✨﷽✨ 🌹🌹🌹🌹 🌻🌻🌻 🌼🌼 صریح آیات قرآن و بسیاری از روایات، حکایت از قوام و برتری مرد بر زن دارد، آیه ذیل در همین ارتباط است: «... وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکیمٌ»[1]. برای زنان همانند وظایفی که بردوش آنهاست حقوق شایسته ای قرار داده و مردان را برآنها برتری است و خداوند توانا و حکیم است. اینک این شبهه مطرح است که چرا اسلام از بین دو موجود (زن و مرد) یکی را بردیگری برتری داده و چرا این قوام را به مرد سپرده است؟ در پاسخ این ایراد به چند نکته باید توجه کرد: نکته اول اینکه: زن و مرد دو موجود مستقلّند، دو موجود با مکانیسم های مختلف چه از حیث اندام ظاهری و چه از حیث خصوصیات روحانی، این دو یک دسته نیازهای فردی و اجتماعی دارند، تهیه خوراک و پوشاک و سرپناه مناسب، ارضاء میل جنسی، حوائج روحی و روانی چون مهر و عاطفه، داشتن تکیه گاه محکم در مشکلات و گرفتاری های زندگی و... از این جمله اند. وجود اختلاف فاحش در آنها از شکل و شمایل ظاهری تا اندامهای متضاد و نیز روحیات گوناگون و گاهی متباین موجب شده است که هریک برای حل معماهای حیات خود به دیگری محتاج باشد، بنابراین اگر این دو موجود مستقل با هم نباشند، مشکلاتشان رفع و حوائجشان برآورده نمی شود، رفع نیازها بستگی تام به هماهنگی آنان با هم دارد و لذا گفته می شود این دو مکمل یکدیگرند و بدون هم، هردو ناقص بوده و توازن طبیعت فرومی ریزد. علی هذا سؤال از اینکه چرا خداوند این دو موجود را گوناگون خلق کرده است؟ مثل این است که پرسیده شود چرا همه عالم از نبات و گیاه خلق نشده و یا چرا در انسان اعضای مختلف آفریده شده است؟ نکته دوم اینکه: واحد اجتماعی، محتاج به ریاست و حکومتی است که نظم و انضباط را بیافریند، هرواحد اجتماعی خرد و کلان بدون نظم از هم می پاشد و چنین نظمی بدون ناظمی حکیم امکان پذیر نیست، ناظمی واحد؛ و خداوند در اثبات وحدانیت خالق هستی می فرماید: لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا[2]. اگر در آسمان و زمین جز «اللَّه» خدای دیگری می بود، نظم جهان بهم می خورد. خانواده که کوچکترین واحد اجتماعی است به واسطه اصطکاک بیشتر اعضای آن با هم نسبت به سایر واحدها، بزرگترین واحد اجتماعی از نظر کثرت روابط و کیفیتهای متنوع آن شمرده می شود، این واحد اجتماعی نیز محتاج به نظم است و ناظم باید یکی از دو عضو این واحد یعنی زن یا مرد باشد. می دانیم بدن و روان زن و مرد به یک گونه نیستند در یکی احساسات قوی است و عاطفه در حد نهایی خود است ولی نیروی عقلانی و دورنگری ضعیف است، دیگری تدبّر قوی تری دارد ولی احساسات او بسیار اندک می باشد این اختلاف باعث شده است زن حساس و لطیف با بدن نحیف نتواند چون مرد و بی کم و کاست در اجتماع حاضر شود. از سوی دیگر وظایف مرد در قبال خانواده بسیار بیشتر است و همین دونکته باعث شده است مرد به عنوان رییس خانواده معین گردد. البته این مهم را نباید از نظر دور داشت که ریاست مرد در خانواده چون دیگر واحدهای اجتماعی نیست، به عبارت دیگر ریاست مرد ریاستی قهری نبوده و توأم با صلح و صفا و سازش می باشد به همین خاطر: 1- مرد حق ندارد و خارج از وظایف شرعی زن، از وی چیزی بخواهد و باری بیش از طاقت مشروع بر او تحمیل کند. 2- تندخویی و پرخاش در قانون خانواده ممنوع بوده و مهر و عطوفت بر همه چیز حاکم است. 3- حتّی حقوق اشخاص که در اسلام از اهمیت بسیاری برخوردارند و بر ذره ای از حقوق الناس عواقب سنگینی عنوان شده است، در محیط خانواده رنگ تسامح می گیرند و قوانین خشک و بی روح در این مکان مقدس مطرود است. بنابراین ریاست مرد حکایت از برتری مرد بر زن ندارد بلکه تنها براساس حکمی فطری و عقلی وضع شده است، چون برتری انسان برانسان دیگر در دین مقدس اسلام تنها براساس معیار تقوا سنجیده می شود و لاغیر. پی نوشت ها [1] سوره بقره، آيه 228. [2] سوره انبياء، آيه 22. 🌐منبع:اطلاع رسانی حوزه 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯