📢ادامه قبل.... به جز آن چه گذشت، شواهد متعدد دیگری نیز از عدالت، تقوا، لیاقت و کاردانی سومین کارگزار امام مهدی(ع) حکایت دارند که از جمله می‌توان به سخن جعفر بن احمد متیل اشاره کرد وی می‌گوید: "در روزهای واپسین عمر ابو جعفر (محمد بن عثمان عمری) من بر بالین وی و حسین بن روح در پایین پای وی نشسته و به نقل و استماع حدیث مشغول بودیم که ابو جعفر رو به من کرد و گفت: من بدان مأمور شده‌ام که ابو القاسم حسین بن روح را جانشین خود کنم. من به محض شنیدن این سخن از کنار بالین ابو جعفر برخاسته و ابن روح را به جای خود نشاندم و خود نزد پاهای ابو جعفر نشستم."[10] این نقل به خوبی گویای این نکته است که شایسته‌ سالاری مهم‌ترین اصل در گزینش کارگزاران از منظر امام مهدی(عج) بوده است. سفیر چهارم آن حضرت یعنی ابوالحسن علی بن محمد السمری نیز فردی شایسته و مورد اعتماد بوده که بعد از حسین بن روح متصدی امر نیابت از جانب بقیة الله الاعظم گشته است. آن چه که در نامه امام زمان (ع) برای او آمده هم تأیید بر نیابت اوست و هم تأیید نایبان قبلی، امام (ع) خطاب به ایشان نوشته اند: ".....خداوند به برادرانت به خاطر مصیبت از دست دادن تو اجر بدهد تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت. کارهایت را جمع و جور کن و (در باره امر نیابت) به کسی وصیت نکن(کسی را تعیین نکن) زیرا غیبت کبرا آغاز شده است...". [11] از این تعابیر چند نکته به خوبی استفاده می شود: 1- اینکه که وی شخص بسیار با کفایت و شایسته ای بوده است. 2- در بین مؤمنین از عزت و جایگاه بالایی بر خوردار و فقدان او برای آنان مشکل بزرگی بوده است. 3- نیابت او امر مسلمی بوده است و امام (ع) به ایشان امر کرده اند بعد از خود کسی را تعیین نکند. علاوه بر این کراماتی که از این بزرگواران سر زده است دلالت بر عظمت مقام و شایستگی فوق‌العاده آنان دارد. ما در این جا به ذکر پاره ای از این کرامات می پردازیم: 1. خبر دادن عمری از کسی که مقداری از اموال را تحویل نداده بود، در حالی که او اصرار داشت همه اموال را داده، بالاخره عمری گفت: این خبر از امام زمان (عج) است که دو جامه سودانی نزد تو باقی است. و پس از جستجو و تفحص معلوم شد که همین طور است.[12] 2. محمد بن علی اسود روایت کرده که در سالی از سال ها زنی پارچه ای به من داد که نزد عمری ببریم. خدمت او رسیدم. دستور داد همه اموال را به محمد بن عباس قمی تسلیم کنم. همه را تسلیم کردم غیر از پارچه آن زن را. پیغام فرستاد آن را نیز تسلیم کن، اما هر چه جستم نیافتم. گفت: غمگین مباش پیدا خواهی کرد.[13] 3. فرستادن پول از طرف محمد بن عثمان به محمد بن عبیدالله حائری که در شرف مردن بود و برای تجهیز پول نداشت او این کار را توسط محمد بن متیل انجام داد.[14] 4. باز فرستادن پول از سوی محمد بن عثمان توسط محمد بن متیل به محمد بن قطاة، جالب این که محمد بن قطاة انتظار محمد بن متیل را می کشید.[15] 5. خبر دادن محمد بن عثمان از وفات خود.[16] 6. خبر دادن حسین بن روح از آینده شلمغانی: شلمغانی او را به مباهله دعوت کرده بود، او در نامه ای جواب او را نوشت که هر کدام صادق نباشند مقتول و مصلوب خواهد شد که عاقبت شلمغانی اینچنین شد.[17] 7. زنی از (آبه ساوه) نزد حسین بن روح آمده بود و با خود مترجمی به همراه آورده بود تا حرف های او را برای حسین بن روح ترجمه کند. اما دید که او با زبان محلی آن زن با او سخت گفت: "زینب چونا؟ چون بدا کولیه چو نشسته، یعنی: زینب، حالت چگونه است و حال فرزندت چگونه است؟ زینب که آمده بود وجوهات بدهد با دیدن این شگفتی آن ها را به او داد.[18] 8. محمد بن ابراهیم گوید: شخصی درباره قاتل امام حسین (ع) پرسید که جناب حسین بن روح جواب او را داد. من فردای آن روز خدمت شیخ ابوالقاسم حسین بن روح رسیدم، در دلم گفتم آن چه که او دیروز گفت از پیش خود گفته بود. پس او ابتدا به سخن کرد و به من گفت: ای محمد بن ابراهیم: اگر من از آسمان بیفتم و طعمه مرغان شوم و یا باد سختی مرا از بلندی پرتاب کند برایم بهتر است از این که در دین خدا از پیش خودم حرف بزنم. بلکه این حرف ریشه و اساسی دارد و از حضرت حجت شنیده شده است.[19] 9. حسین بن روح و خبری از آینده: علی بن بابویه گوید از حسین بن روح اجازه خواستم تا به حج بروم. گفت: نرو، گفتم: نذر کرده ام. گفت: پس با فلان قافله برو، بعد دیدم که قرامطه قافله های دیگر را غارت کرده اند.[20] 10. علی بن محمد سمری از وفات علی بن بابویه القمی، پدر مرحوم صدوق خبر داد. در همان لحظه که سمری این خبر را داد بزرگان حاضر در نزد او یادداشت نمودند و پس از چند روز که خبر وفات او رسید دیدند با یادداشت آنان کاملا مطابقت دارد.[21] منابع👇📚 📢ادامه دارد.... . 🌐منبع:اسلام کوئست 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m