سلام و عرض احترام ترکیب وصفی و ترکیب اضافی تعلقی،  اگر جزء اولشان به تنهایی مفهوم جزیی بود، آن ترکیب، مفهوم جزئی است، مثل: این کتاب زیبا ، این ترکیب وصفی است و چون جزء اول آن یعنی «این کتاب»به تنهایی، جزیی است ، پس این ترکیب ، مفهوم جزئی است و یا مثل رخش رستم  یا این باغ حسن، این ترکیب‌ها  ، اضافی تعلقی هستند و نمای اضافه هم دارند و چون جزء اول آن‌ها یعنی «رخش» و «این‌باغ»، جزئی هستند، پس این ترکیب‌ها جزیی هستند و اگر جزء اول ترکیب، به تنهایی مفهوم کلی بود آن ترکیب، مفهوم کلی است، مثل «باغ زیبا»، این ترکیب وصفی است و نمای اضافه هم دارد و چون جزء اول آن یعنی «باغ» به تنهایی کلی است، این ترکیب هم مفهوم کلی است و یا مثل اسب رستم، این ترکیب اضافی تعلقی است و نمای اضافه هم دارد و چون جزء اول آن یعنی «اسب» به تنهایی کلی است ، پس این لفظ مرکب هم کلی است. و چند مثال دیگر. پدر من - شوهر نرگس - گوش چپ من - روح لطیف - قلب من - کتاب علی - دست حسین - باغ سرسبز - همسر این مرد - همه‌ی این الفاظ مرکب یا ترکیب وصفی هستند یا اضافی تعلقی و نمای اضافه هم دارند پس طبق قاعده‌ی گفته شده، چون جزء اولشان به تنهایی کلی هستند پس همگی مفاهیم کلی هستند و نیز این دست علی - این شوهر مریم - این پدر محمد - مریم مقدس - محمد امین ، همه‌ی این الفاظ مرکب یا ترکیب وصفی هستند یا اضافی تعلقی و نمای اضافه هم دارند چون جزء اولشان به تنهایی مفهوم جزئی هستند پس این ترکیب‌ها همگی جزئی‌اند. به طور کلی در ترکیب‌های وصفی و اضافی تعلقی ملاک جزئی و کلی بودن آن ترکیب، جزئی و کلی بودن جزء اول است و جزئی و کلی بودن جزء دوم به هیچ‌وجه ملاک نیست.