┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
📜 ویژهنامهی داستانی
#بازگشت_به_سرزمین_خورشید
🔹️ در مورد
#فضل_بن_شاذان
💢 قسمت پانزدهم
🖋
پیش به سوی بغداد
طلبههای زیادی را دیدهام که وقتی درس میخوانند، نمیدانند که بنا دارند چه کاری انجام دهند! گویا درس میخوانند که درس بدهند! اما من از کسانی نیستم که حرکتی را بدون فکر انجام بدهم. از وقتی شنیدهام که امام صادق علیه السلام فرموده است: «کسی که بدون بصیرت، کاری کند، مثل کسی است که به سوی غیر مقصدش حرکت میکند. هر چه سریعتر بدود، او از مقصد واقعی دورتر میشود»، سعی کردهام با هدف و برنامهریزی کار کنم. خیلیها تلاش میکنند. ممکن است در همین مسیر طلبگی علوم اهل بیت تلاش کنند ولی نمیفهمند چرا این کار را میکنند یا اهداف خوبی از این کار ندارند. به فکر این هستند که مثلا عالم بزرگی شوند یا از این راه نانی در آورند!
من فکر میکنم باید هر حرکتی
#چشم_انداز روشنی داشته باشد و گرنه من قادر به برنامهریزی دقیق نخواهم بود. من تنها وقتی میفهمم که الآن باید چه درسی را در نزد چه استادی بخوانم که ترسیم روشنی از آینده و باری را که بنا به برداشتن آن دارم، داشته باشم. نیازهای زیادی در من و جامعه وجود دارد. مشکلات زیادی هست. من باید از میان بارهای بر زمین ماندهی جامعه، بار اولویتدار خودم را بردارم تا اگر بعد از سی سال، پشت سرم را نگاه کردم، ببینم یک کاری انجام دادهام و باری از بارهای امام زمانم برداشتهام، نه اینکه صرفا کارهای زیادی کرده باشم که در نهایت باری از دوش ایشان بر نداشته باشم.
یکی از آفتهای افراد مستعد و باهوش همین است. این افراد وقتی در کارهای مختلف وارد میشوند، به موفقیت نسبی میرسند، به بیشتر چیزها علاقه دارند! و در بیشتر این زمینهها ورود پیدا میکنند! در جامعه هم آنها را به خاطر همین روحیه تشویق میشوند ولی غافل از اینکه باید معیار ورود آنها به عرصههای مختلف تکلیف باشد و نه شوق و علاقه! من فکر میکنم علاقهداشتن علت خوبی برای ورود به کارها نیست. فکر میکنم تبعیت از علاقه، به نوعی همان تبعیت از هوس و خواستههای نفسانی است.
باید انسان طوری باشد که علاقهاش صرفا به تکلیفش باشد. من سعی میکنم وقتی فهمیدم چیزی تکلیفم است، همان را دوست بدارم و اگر فهمیدم تکلیفم نیست، دیگر با آن کاری نداشته باشم.
نگاهی به آسمان میاندازم و عظمت خدا و حقارت خود را بیشتر حس میکنم. نیمنگاهی به گذشتگان دارم و برای خود یادآوری میکنم که من هم مثل آنها باید بروم. دیر یا زود به خانهای دو متری در داخل خاک وارد خواهم شد و آنجا باید برای تکتک لحظههایم پاسخگو باشم.
اگر بصیرت کافی، پشتوانهی حرکت به بغداد نباشد، هیچ وقت من را به مقصد نمیرساند. باید دقیقا بفهمم که در این حرکت به دنبال چه هستم، تا این تصمیم منطقی باشد و به دنبالش مصداق تکلیف خدا بر من باشد.
قم گزینهی نزدیکتری است. از نیشابور تا قم، فاصله بسیار کمتر از بغداد است. در قم علمای بزرگی هستند اما قابل قیاس با بغداد نیست. در بغداد از چند جهت، ظرفیت خدمت بیشتری به امام زمانم هست. از طرفی علمای دینی بسیار بزرگی در بغداد ساکن هستند و این سبب میشود که بتوانم معارف اهل بیت علیهم السلام را بهتر بیاموزم. علاوه بر این در بغداد علمای ادیان دیگر و علمای علوم طبیعی و فلسفی و غیر آن نیز هست و یادگیری برخی از این علوم در راستای اهداف من است. هدفم ترویج آن معارف است تا دیگران هم با آن معارف زنده شوند.
من اول با آنها خودم زنده شدم و حالا میخواهم دیگران را نیز به این زندگی برسانم. من میخواهم واسطهی این معارف باشم. من میخواهم واسطهی زندهکردن افراد باشم. من میخواهم واسطهی احیای امر اهل بیت علیهم السلام باشم.
شنیدهام که امام زمانم فرموده است: «سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع يَقُولُ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُحْيِي أَمْرَكُمْ قَالَ يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا
خدا بندهای را که امر ما را زنده کند، رحمت کند. به ایشان عرض کردم: و چگونه امر شما را زنده میکند؟ فرمود: علوم ما را یاد بگیرد و به مردم یاد بدهد. زیرا که مردم اگر محاسن کلام ما را بدانند، از ما تبعیت میکنند.»
🔰 شما میتوانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید.
@mirzaei_ehya |
dinshenasi.com