بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد وطن زِ نو جوان شود دمی دگر برآورد به روی نقشۀ وطن صدات چون کند سفر کویر سبز گردد و سر از خزر برآورد برون زِ ترس و لرزها گذر کند ز مرزها بهار بیکرانه‎ای به زیب و فر برآورد چو موجِ آن ترانه‎ها برآید از کرانه‎ها جوانه‎های ارغوان زِ بیشه سر برآورد بهار جاودانه‎ای که شیوه و شمیم آن ز صبرِ سبزِ باغِ ما گُلِ ظفر برآورد سیاهی از وطن رود، سپیده‌ای جوان دمد چو آذرخشِ نغمه‎ات زِ شب شرر برآورد شب ارچه‌ های و هو کند زِ خویش شست‌وشو کند در این زلال بیکران دمی اگر برآورد صدای توست جاده‎ای که می‎رود که می‎رود به باغ اشتیاق جان وزان سحر برآورد بخوان که از صدای تو در آسمانِ باغ ما هزار قمریِ جوان دوباره پَر برآورد سفیرِ شادی وطن صفیر نغمه‎های توست بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد ✍️ استاد 👇👇 💎 https://eitaa.com/divankadeadabfarsi