مضطرب بودم فردا پروازم بود سراسیمه به خودم را به کلاس استاد رساندم صبر کردم تا کلاس تمام شود و مثل همیشه استاد را در راهرو نگہ داشتم... -استاد... فردا قراره برم کربلا بار اولمه باید چیکار کنم؟ باید چی بخوام؟ استاد گفت +خوش بحالت... از همین الان کہ شوق داری و مضطربی، زائری! برو و غسل زیارت کن... از الان زیارتت شروع شده گفت +"از خودش رو بخواه بخواه تو تمام زندگیت باشہ"... 🆔🎨@harchibetoonam