#داستان_آموزنده
🔆چرخش نگاه باکمي صبر!
🌳شيوانا در راه مدرسه از کنار درختي مي گذشت. مرد جواني را ديد که تنها به درخت تکيه داده و به خورشيد درحال غروب مي نگرد.
🌳شيوانا کنار مرد نشست و مسيرنگاهش را تعقيب کرد و آهسته زيرلب زمزمه مي کرد:
الان همه فرشته ها آرزو دارند که مثل ما آدم ها فرصت زندگي داشتند
و مي توانستند دمي به افق اين آسمان زيبا خيره شوند.
اي خوشبخت تر از فرشته ها اين جا چه مي کني؟
🌳مرد جوان لبخند تلخي زد و پاسخ داد: شکست سختي را در زندگي تجربه کرده ام. تقريبا همه چيزم را از دست دادم و بعد از ايام شادي و آسايش، سخت ترين لحظات را تجربه کردم.
باخودم فکر مي کنم آيا دوباره روشنايي به زندگي من بر مي گرد؟
🌳شيوانا با انگشتانش به دور دست ترين نقطه آسمان جايي که خورشيد غروب مي کرد اشاره کرد و گفت: آن جا آن دورها جايي است که الان خيلي از آدم هاي نا موفق و شکست خورده هم زمان دارند به آن نقطه آسمان نگاه مي کنند.
🌳بعضي از آنها ديگر اميدي به طلوع خورشيد ندارند. اين ها همان هايي هستند که فردا نا اميد تر و مايوس تر از امروزند. اما عده اي ديگر هستند که مي دانند براي ديدن خورشيد کافي است کمي صبر و تحمل داشته باشند و در کنار شکيبايي بايد جهت نگاهشان را هم عوض کرده و به سمت مخالف غروب چشم بدوزند يعني به سمت شرق که خورشيد طلوع ميکند خيره شوند و منتظر طلوع فجر در سپيده دم باشند.
🌳اگر تو مي خواهي همين جا بنشيني و فقط در سمت غروب منتظر طلوع و روشنايي باشي بايد به تو بگويم که اين امر محقق نخواهد شد و اگر خيلي خوش شانس باشي فردا همين موقع دوباره شاهد غروب خورشيد خواهي بود.
🌳اما اگر رويت را به سمت مقابل غروب يعني به سمت طلوع آفتاب بر گرداني و کمي صبر و اميد داشته باشي خواهي ديد که به زودي خورشيد با زيباترين جلوه هايش، آسمان را پر خواهد کرد.
🌳اگر مي خواهي روشنايي را ببيني چشمانت را از اين سمت غم افزا بر گردان و به سمت افق ديگري خيره شو و صد البته کمي هم صبر داشته باش!
@doa_va_zekr