‹ مـیثـٰاق ›
‹ مـیثـٰاق ›
حوض هایت نور را در چشم ما انداخته هر سحر خورشید در صحنت کلاه انداخت
زائرت تنها قدم در این حرم نگذاشته لشکری از اشک را با خود به راه انداخت