💌 راستش فکرش را هم نمی‌کردم که این اردو، اینطوری تمام شود آن روزها تحت تاثیر چندتا از بچه‌های مدرسه 😎 کلا حال و هوایم فرق کرده بود... دیگر شوقی برای دعا و زیارت نداشتم این اردو را هم 🎀 فقط بخاطر مبینا و ساره ثبتنام کردم و با هم، با مدرسه به زیارت آمدیم... آن روز 🔆 برای اولین زیارتمان تا دم ورودی حرم شوخی و بگو بخند داشتیم... اما ماجرا انگار ناگهانی تغییر کرد... به زیارتنامه خواندن و 🌿 اذن ورود که رسیدیم، اشک‌هایم جاری شد... حس و حالم برگشت به سالهای قبل... شدم همان سمیرای سابق... زیارت آن سال 💝 با همه سالهای دیگر فرق داشت... انگار دوباره عاشق شده بودم... یک زیارتنامه ساده، حال و هوایم را عوض کرد... ✋ 🌸 خاطره از دخترونه‌ای گل: سمیرا جان اللهّـمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضی، الامـ ـام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری اَلصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كاَفْضَل ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃 📷 م.سادات ♥️ دخترونه رضوی @dokhtar_razavi