شروع قصه و غصه‌ی محرم و صفر با روضه‌ی عمه جانِ بچه‌های اباعبدالله بود و حالا که داریم بساط روضه رو جمع می‌کنیم و خودمون رو آماده می‌کنیم برای حلول ربیع و آغازِ مبارکش با لیلة المبیت دوباره باید ادب کنیم و مجلس رو با ذکر عمه جان تمام کنیم. اول و آخر همه‌ی روضه‌ها به زینب کبری برمی‌گرده. حتی اونجا که امام رضا جان خطاب به ابن‌شبیب فرموده فَابكِ عَلَي الحُسَين هم طلب گریه برای زینبه! برای کجای واقعه؟ کدوم قسمت ماجرا؟ چه حادثه‌ای از کربلا میشه روضه خوند که اسم زینب اول و آخرش نیاد؟! از شما ممنونیم عمه جان که هزار و چهارصد ساله قافله‌سالارید و دارید اهل دنیا رو از گردنه‌های هولناکِ بی‌حسینی عبور می‌دید و به عشق حسین می‌رسونید. درسته عزت و عظمت شما و عمق زحمتهاتون از درک ما خارجه ولی ما بقدر همین فهم‌های ناقصمون هم خودمون رو تا ابد زیر دِین شما می‌دونیم. ممنونیم که قابلمون دونستید و تو خیلِ سینه‌چاکای برادرتون راهمون دادین. واسه ما تو این مسیر هر اجری که بود تقدیم شما، شاید فقط یه تکون از پر چادرتون جبران شد... الحمدلله رب العالمین برای توفیق دو ماه اقامه عزای اباعبدالله ✍ ملیحه سادات مهدوی