کلاف مقاومت زنانه
✍شهربانو از دیار حاج قاسم
امروز هم عزممان را جزم کرده بودیم برای لبیک گفتن به امر ولی
هر کداممان بعد از گذشتن از چند خوان رستم ( کارهای منزل ، پختو پز ، اجازه از همسر، کنار آمدن با رنج بارداری و شیرخوردن کودک بدقلق و نگهداری از کودک نوپا در پارک) خودمان را با فلاکس های چای به جشنواره رساندیم.
کنار اسباب بازی ها زیراندازمان را پهن و پرچم حزب الله را با سنجاق به کالسکه هایمان وصل کردیم.
کلاف های کاموا را وسط گذاشته و شروع به بافتن کردیم، بافتن کلاه برای کودکان لبنان.
چای بهانه ی خوبی بود برای اینکه مهمانمان شوند.
پرچم حزب الله به رهگذران چشمک میزد و سوژه ی جالبی برای عکاسان شده بود.
نرگس زبان گویایمان بود از چرایی حمایت ایران از جبهه ی مقاومت میگفت و از نقشه های شوم اسرائیل و از خواب های آشفته ای که برایمان دیده است.
جالب بود
دلهایمان یکی بود.
اکثریت قریب به اتفاق دلشکسته از ظلمی که به کودکان غزه و لبنان میشود و سرافراز از سربلندی ایران و حزبالله
چقدر دیدن احساس غرور در چشمان هم وطنانمان لذت بخش بود و آرامشی که در سایه امنیت جمهوری اسلامی داشتند.
و هنر هایی که سرازیر میشد از سرانگشتان زنانی که با افتخار در کنارمان مینشستند تا خود را در ثواب بافتن کلاه برای مظلومان شریک کنند.
چقدر بهمان چسبید
و ما خوشحال بودیم که قدمی هرچند کوچک برای باز کردن گره های ذهنی تحت بمباران جنگ رسانه ای برداشته بودیم.
و همه اش لطف خدا بود و بس.
#مقاومت_زنانه
ایده های کنشگری این پیام در پست بعدی👇👇
@dokhtarehavva