سلاممم امیدوارم حال تون خوب باشه🥰
خوب جونم براتون بگه ک یه بار رفته بودم خونه دوستم موقع برگشت به مامانش گفتم اگر میشه برام آژانس بگیرید برگردم ، خلاصه بعد چند دقیقه مامان دوستم گفت ماشین اومد خداحافظی کردم رفتم سوار ماشین بشم دیدم راننده به در ماشین تکیه داده قیافش هم یکم جدی بود و کلی ریش و سبیل اینا داشت هیکلی هم بود ترسیدم باهاش برم برگشتم به مامان دوستم گفتم : این شبیه داعشی هایه من میترسم ازش عمرن باهاش برم🥲
مامان دوستمم گفت نترس عزیزم پسر خودمه!
اصن مردم ع خجالت ، هیچی دیگ لوس بازی رو گذاشتم کنار و با یه لبخند ملیـح رفتم سوار ماشین شدم👩🦯
یه بار دیگ هم رفته بودم دنبال دوستم باهم بریم مدرسه جلو در خونشون منتظر بودم یه خانومه جوان هم جلوی در همسایه بغلی ایستاده بود بهم زل زده بود میخاس ببینه منتظر کیم و اینا خیلی هم تیپ و ظاهر بدی داشت کلن همسایه هاشون خیلی فضولن🫤
خلاصه یه چند دقیقه ای منتظر دوستم موندم تا آماده بشه وقتی اومد ع کنار اون زنه ک گذشتیم بهش گفتم: فلان زنه رو دیدی اونجا ایستاده بود؟ گفت عاره گفتم عَه عَه چرا اینجوری بود؟خیلی فضول بود تازه خیلی هم زشت بود پوستش هم خیلی فلان جور بود شبیه عن بود
خلاصه همینطور داشتم از زنه بد می گفتم که یهو رفیقم گفت:_عمم بود!
وااای انگار یه سطل پر یخ ریختن روی سر من انقدر خجالت کشیدم انقدر هم به اون زن بدبخت بد گفته بودم قشنگ مونده بودم چطور قضیه رو ماسمالی کنم یه لبخند مسخره کردم ک شکل مومو شدم🫠 بعدش با تته پته گفتم:_ن میدونی چیه؟خیلی بد نگام میکرد یکم کنجکاو بود ک چرا اونجا ایستادم
رفیقمم یه لبخند ملیـح زد و هیچی نگفتم منم تصمیم گرفتم تا مدرسه لال بشم😕
شمیمم🫤
.
.
.
.
.
عضـو بشئ بهتره😻👇
🧿@DokhtarMaAh