مامان و بابام مدتها قهر بودند😤 بابام از شب تا صبح رفت تو آشپزخانه برای آشتی کنان، قابلمه ها و ماهی تابه ها و ... رو شست 🍳 تا مامان آشتی کنه صبح ساعت ۷ مامانم تا صحنه رو دید دوباره "جنگ جهانی" شروع شد😡 بعدا فهمیدم بابام قابلمه های تفلون رو با سیم ظرفشویی برق انداخته بود✨ بیچاره فکر کرده بود سوخته😂 در حال حاضر هم بابام فراریه🏃🏻‍♂ 😃 @dooghbezan 🤣