📚 تیکه کتاب(صفحه۳۷ تا ۴۰ ) مادرم آن روز سر درد بود. هر وقت سر درد می شد، از شدت درد، برخی مواقع بی حال می شد. من و خواهرانم بر بالین مادر می نشستیم گریه می کردیم. همیشه نگران از دست دادن مادرم بودم به محض اینکه مادرم سردرد می شد، لرزه بر اندامم می افتاد. اما آن روز حال مادرم طور دیگری بود... 🎧 قسمت هفتم👇