راجع به برکناری وزیر صمت به یاد یک خاطره افتادم وزیر ارشاد بود ۳ خرداد ۱۳۷۱ محمد خاتمی با نوشتن نامه‌ای به اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور وقت، از مقام خود استعفا کرد. آن موقع این کار مخالفت با جریان حاکم بر دولت تلقی شد در آن زمان او رابطه خوبی هم با مجلس ناطق نوری نداشت به این صورت او را به عنوان چهره ای مخالف جریان حاکم به مردم شناساندند چند سال بعد ، کاندیدای ریاست جمهوری شد و مردمی که از خسته شده بودند ، رای خود را به دامن خاتمی ریختند و او با قاطعیت ، رئیس جمهور شد و مردم امیدوار به اینکه قرار است اتفاق خاصی بیفتد ... بعدها معلوم شد که هم خاتمی و هم ناطق نوری که ۲ کاندیدای اصلی ریاست جمهوری در سال ۷۶ بودند هر دو مهره هاشمی بودند همانطور که میرحسین را هاشمی نخست وزیر کرد و همه میدانیم تا قبل از تغییر قانون اساسی ، رئیس دولت ، نخست وزیر بود و رئیس جمهور یک پست تشریفاتی بود و هاشمیسمی که از سال ۶۰ با روی کار آوردن میرحسین شروع شده بود و ۸ سال در زمان نخست وزیری میرحسین و ۸ سال در زمان ریاست جمهوری هاشمی ادامه پیدا کرده بود ۸ سال دیگر توسط خاتمی ادمه پیدا کرد و با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد فقط ۴ سال او را تحمل کردند و در سال ۸۸ کشور را به آتش کشیدند فقط به این خاطر که احمدی نژاد با آنها نبود عثمان از بنی امیه بود ، وقتی به خلافت رسید در اولین جلسه ای که بین بنی امیه بود ، ابوسفیان هم حضور داشت ، او که مدتی بود کور شده بود پرسید : بیگانه ای در میان شما نیست ؟ گفتند : نه گفت : ای پسران عبدمناف این قدرت را چون گوی دست به دست کنید ، نه وحیی آمده و نه جبرئیلی بوده بازی جالبی است جالب ، تکراری و تهوع آور بازار خودرو را خودشان داغ می کنند ملت عصبانی و سردرگم یکی به نفع مردم موضع میگیرد برکنار می شود سال دیگر کاندیدای ریاست جمهوری می شود و مردم کف و سوت و هورا و ماجرا ادامه پیدا می کند