ملاصدرا و حکمت متعالیه 🍀🍀🍀 ✍حضور روش‌های سه‌گانه در مشرب حکمای مکتب اصفهان (مانند میرداماد، میرفندرسکی و شیخ بهائی) به قوت آشکار است. اما در این دوره به‌رغم این حضور، هنوز به ترکیب منطقی و طبیعی که وحدت یگانه‌ای بین این مشرب‌ها ایجاد کند نرسیده‌ایم. آنها با استفاده از هر روشی به نتیجه‌ای می‌رسیدند. اما هنوز ثمره ویژه این تلفیق مشارب آشکار نشده بود. این مرحله‌ای بود که تاریخ حکمت اسلامی برای رسیدن به آن باید تا ظهور ملاصدرا به انتظار می‌نشست. او بود که توانست همه جویبار‌های معرفت را در رود واحدی به هم پیوند دهد و مابعدالطبیعه‌ای متعالی بنا کند که در آن استدلال برهانی و کشف عرفانی در سایه وحی قرآنی راه کمال انسانی را به‌تصویر بکشد. هرچند اساتید ملاصدرا زمینه‌ساز تکامل این رویکرد در ملاصدرا گردیدند، اما در اندیشه او بود که نتیجه‌ منطقی این ترکیب مشرب‌ها آشکار گردید. ملاصدرا بر میراث فکری اسلامی در حوزه‌های مختلف تسلط داشت. ... او نه‌تنها حامل میراث عظیم تفکر ما‌بعد‌الطبیعه اسلامی است، بلکه اهل سیر و سلوک باطنی و تجارب معنوی و الهامات الهی نیز هست. اگر کسی در این امر تردید کند و دعاوی او را نپذیرد، باری کسی را یارای آن نیست که قوت نظری و منطقی او را مورد سؤال قرار دهد. او به‌خوبی به سرچشمه‌های حکمت دست‌رسی دارد؛ هم با وساطت علوم موروث از پیشینیان، هم با استنباط نظری و تدقیق عقلانی و هم بی‌واسطه و با اتصال به باطن. تقوی و تعقل، قوت والای تفکر نظری و ذوق و حال و مراقبت عملی موجب گردید که او فهم فیلسوفانه و یافت عارفانه و فهم مفسرانه را جمع کند. حاصل آن معارفی است که کسی از پیشینیان بدان دست نیافته است. افکار او حاصل و نتیجه طبیعی تفکر و تأمل هزار ساله مسلمین است. در او فارابی و ‌ابن‌سینا و غزالی و طوسی و ابن عربی و سهروردی و سید حیدر عاملی و میرداماد جمع‌اند. در داستان معروف ملاقات ابوعلی سینا با بوسعید ابی الخیر شنیده‌ایم که بوعلی می‌گوید "آنچه را که من می‌دانم او می‌بیند" و بو سعید می‌گوید "آنچه را که من می‌بینم او می‌داند". اما حکیم متألهی چون ملاصدرا ذوالعینین است. او خود آنچه را که به برهان می‌داند، به عیان می‌بیند و بالعکس. لذا بوعلی و بوسعید در وجود او جمع می‌شوند. 🍀🍀🍀 برگرفته از کتاب تفکر فلسفی ص ۱۳۴ نوشته محمد فنائی اشکوری 🌺🌺🌺 https://eitaa.com/dreshkevari