۶ 🌷 سلام علیکم استاد از پاسخ هاتون سپاسگزارم اینکه فرمودید طلب علم واجب است پس هیچ زن و مردی نباید عمر خود را فدای کسب علم دیگری کند ..... رو میشه لطفا بیشتر باز کنین تشکر از وقتی که میگذارین 🌿 با سلام قبلا در پاسخ به یکی از عزیزان، عرض کردم که « طلب علم » برای هر انسانی واجب اما « کسب علم » ممنوع است. پرسیدند: چرا؟ زیرا در اولین لحظات بعثت آخرین پیامبر الهی در جبل النور که فقط « پنج آیه » نازل شد، خداوند فرمود: علّم الانسان ما لم یعلم. آنچه انسان نمی دانست را خداوند به او آموخت و بعدا با چند قسم، خداوند فرمود که: فجور و تقوا را هم به هر انسانی، الهام کردم و بعد فرمود: که « قرآن » و « قدرت بیان و تفهّم و تفهیم » را هم به « هر انسانی » تعلیم نمودم. بنابراین بر خلاف إلقاء و اصرار غربزده ها، انسان هم مانند سایر مخلوقات، در آغاز تولد ، « لوح سفید » نیست. یعنی اینطور نیست که خداوند او را به صورت « ظرفی تهی » آفریده باشد و او محتاج این باشد که از افرادی مثل خودش « کسب علم » کند!!! که اگر اینطور بود و انسان ظرفی تهی و محتاج کسب علم بود، افرادی مثل ابوعلی سینا و شهید شهریاری ها از اساتید خود پیش نمی افتادند و پایان نامه های دانشجویان، حاوی نکات جدید نبود و ابداعات و ابتکارات و اختراعات هر روز بیشتر نمی شد. روانشناسان، یکی از جلوه های « اومانیسم » اند و نگاهشان « مادی » است و فقط « روان » را قبول دارند و آن را هم جلوة « ماده » می دانند و نمی توانند: عقل، اراده، روح، اختیار، غیب، وحی، آخرت و خدا را قبول کنند لذا « خالی الذهن » بودن انسان در آغاز تولد را « لوح سفید » پنداشته و « کسب علم » و « یادگیری » را در اکثر کشورها « اجباری » نموده اند. (که توهین به اختیار انسان است.) در حالی که هر انسانی همه چیز را (حتی قرآن را) در همان آغاز تولد « بالقوه » و « فجور و تقوا » را « بالفعل » می داند پس فقط نیازمند « یادآوری » و « تذکر » است (نه یادگیری) و خداوند ، پیامبر أکرم صلی الله علیه و آله را « مذکّر » نامیده است و جالب اینکه قرآن به مردم می فرماید: « پرسشهایتان » را از « أهل الذکر » بپرسید (نه از « أهل علم ») به عبارت دیگر انسان هم مثل هر دانه و گُل و گیاهی، باید در دنیا « علوم ذاتی و فطری » خودش را شکوفا کند. و به عبارت دیگر « رشد » یعنی « افزایشِ ظرفیت، قابلیت و لیاقت خود » برای « تجلی علم، حکمت و ارادة الهی ». البته انسان باید از « تجربیات » دیگران در هر زمینه برای « میان بُر زدن » و « صرفه جویی در زمان » استفاده کند. پس اگر شخصی برای « طلب » و « به فعلیت درآوردن علم » به سمت چین حرکت کند و در بین راه بمیرد ، أجر شهید را دارد به خاطر ابراز « طالب و تشنه » بودن خود (نه به خاطر علمی که هنوز به آن نرسیده) اکنون غالب دانش آموزان و دانشجویان، دنبال « کسب نمره و مدرک » هستند و دنبال « فهم و درک و کاربرد علوم » و « کشف ابتکار و اختراع و ابداع » نیستند. لذا از تعطیلی و از حذف بخشی از کتابها و جزوه های درسی، لذت می برند و لذا اولا : حاضر نیستند جمعه به مکتب بروند، و ثانیا: غالب آنها، « پرسش » ندارند. (اما به همه چیز اعتراض دارند)، ثالثا: اکثرا مشتاق « مطالعه » هم نیستند. (با دیدن و خواندن هر چیزی ، « طلوع » نمی کنند.) خلاصه اینکه با تحریف غافلانه و یا موذیانة « طلب » به « کسب » ، فساد تمام خشکی و دریا را فرا گرفته است: ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت أیدی الناس ....