استادعزیز، از بیانات شما دربحث خودشناسی این طور برداشت کردم که (من من) یا (نفس) یا (ذهن ) یاself ، انعکاس خیالات ، آرزوها ، رفتارو گفتار خود واطرافیان... بوده و میتواند سیادت یا حقارت داشته باشد. بااین تعریف، که نفس، یک چیزتوهمی است که خودمان بامالکیت دادنها ایجادمی کنیم، بحث *معرفت نفس که به معرفت ربّ* می انجامد چیست؟ آیااین (نفس) در این روایت، همان روح خدایی و شناخت اسماء وصفات خالق مان است یا شناخت این من توهمی که دشمن ترین دشمن ماست؟ *نفس* در روایت *من عرف نفسه ...* همان *آیت الهی* بودن انسان و *تجلیات الهی* در انسان است و منظور آن *نفس خیالی* انسان (نفس أماره) نیست. 👈واژه: 🔻 ما را می توانید در رسانه های زیر دنبال کنید: ایتا، بله، سروش، واتساب، تلگرام، سایت، اینستاگرام، روبیکا، ایمو @dr_ghofrani2