💥 انسان یاد شهر عقلا می افتد! از یک طرف توییتر و فیسبوک و تله گرام طبق قانون و بخاطر این که ابزار فتنه انگیزی دشمن هستند فیلتر شده و استفاده از آن ممنوع است، و از طرف دیگر هرچه سازمان و نهاد و شخصیت های معروف و فاضل و انقلابی می شناسی همگی در توییتر و فیسبوک و تله گرام فعال و قابل دسترس تشریف دارند!!! ملت بیچاره هم ناگزیر برای ارتباط با آن فرهیختگان و تشنگان خدمت، باید فیلترشکن بگذارند و غیرقانونی در توییتر و فیسبوک و تله گرام حضور داشته باشند!!! یا شاید هم برعکس! ملت شریف و قانون مدار اکثراً قانون فیلترینگ را زیر پا گذاشته اند و طبعا تشنگان خدمت و نهاد های خدمتگزار نیز ناگزیر به شکستن قانون حکومت شده اند! چون برای رای آوردن جهت خدمت به مردم شریف هر روش و وسیله ای مباح است حتی شکستن قانون برای اجرای قانون!!! البته هیچکدام از دوطرف یعنی مردم و مسئولان محترم به ابزار های رسانه ای مشابه داخلی اعتماد ندارند!! با این حال هم مسئولان محترم و هم ملت شریف ادعا می فرمایند که باید از تولید ملی دفاع کرد تا اقتصاد ملت رشد کند!! وقتی یک روحانی محترمی در مثلاً توییتر یا فیسبوک یا تله گرام مطلبی منتشر می فرمایند، انسان ناخودآگاه به یاد آن داستان بریدن وسط قالی می افتد! روزی یک روحانی در روستایی بر سر منبر رفت و گفت اگر بچه قسمتی از قالی خانه را نجس کرد، باید همان قسمت قالی را برید و دور انداخت! فردای آن روز وقتی به منزل آمد دید همسرش وسط قالی را که بچه نجس کرده بود، بریده دور انداخته، با عصبانیت گفت چرا چنین کردی؟ زن گفت این حکم خودت بود، آن روحانی هم با ناراحتی گفت این حکم فقط برای مردم بود نه برای خودمان! الان ماجرای ممنوعیت و فیلترینگ فیسبوک و توییتر و تله گرام هم گویا همین است! اینجاست که انسان در آرزوی های خود شهر عقلا را یاد می کند!