سازمان ملل و نیروی بین‌المللی کمک به امنیت انجام شده است. هر دو به یک نتیجه رسیده بودند. مسمومیت دختران دانش‌آموز در فلسطین در ماه مارس تا آوریل ۱۹۸۳، نزدیک به هزار دانش‌آموز دختر فلسطینی در کرانه باختری دچار سردرد، سرگیجه، تاری دید، درد معده و ضعف شدند. بسیاری، هوشیاری خود را از دست دادند. این اپیزود در سرتاسر جهان خبرساز شد و به اتهامات نگران کننده در مورد مسمومیت‌های دسته‌جمعی منجر شد. این ترس شایعاتی را برانگیخت که عوامل اسرائیلی یا افراط گرایان غیرنظامی این دختران را مسموم کرده‌اند. حادثه اولیه که باعث شیوع این بیماری شد در یک مدرسه رخ داد و بعداً به بویی که از یک سرویس بهداشتی می‌آمد ردیابی شد. با این حال، دو تحقیق جداگانه منتشر شده در The Lancet به این نتیجه رسیدند که این بیماری بعد روانی دارد. تحقیقات دیگری که در مجله آمریکایی روانپزشکی منتشر شد نشان داد که یک گزارش روزنامه اسرائیلی که در آن یک روزنامه نگار به اشتباه نوشت که برخی از قربانیان نابینا شده‌اند، به طور قابل توجهی در شیوع این بیماری نقش داشته است. در تاریخ اخیر، چندین مورد مستند وجود داشته که در آن، حوادثی که تروریسم دولتی خوانده میشد در اصل منشأ روانی داشته است. ترس دیگری که مربوط به مسمومیت گزارش شده دختران دانش‌آموز اسلامی بود در سال ۱۹۹۳ در مصر رخ داد که حدود ۱۵۰۰ دانش آموز بین سنین ۹ تا ۱۶ سال دچار حالت تهوع، سردرد و غش شدند و در نتیجه ۳۲ مدرسه تعطیل شدند. این قسمت با شایعاتی منتشر شد مبنی بر اینکه این دختران توسط ماموران اسرائیلی هدف قرار گرفتند تا آنها را عقیم کنند. در تمام این موارد، دختران جوان در پس‌زمینه‌ای از آشفتگی‌های سیاسی، پس از جلب توجه کسی به بوی غیرعادی، از یک وضعیت مرموز که معمولاً به گاز سمی نسبت داده می‌شد، بیمار شدند. چه چیزی محتمل‌تر است: اینکه دانش‌آموزان پس از سه ماه و نیم هدف حملات شیمیایی بوده‌اند که هیچ مدرکی برای آن وجود ندارد یا اینکه آنها از علائم روان‌زایی ناشی از استرس رنج می‌برند؛ وضعیتی که برای هزاران سال مستند شده است. و برای کدام هدف شماره یک دختران جوان تحت استرس شدید و طولانی مدت قرار دارند؟ آیا پایان ماجرا نزدیک است؟ این طور بنظر می‌رسد که اثر روانی دوران پساآشوب فضا را برای ایجاد شدن هیستری جمعی فراهم کرده است و جریان‌های ضد ایرانی برای حفظ فضای ناامنی و بر هم زدن آرامش جامعه، از تجربیات علمی گذشته بهره‌برداری کرده‌اند و احتمالا با شیطنت در مدارس دخترانه، گلوله برف اولیه برای ایجاد هیستری جمعی را فراهم کرده است. با پررنگ شدن گزاره هیستری جمعی و آرام‌تر شدن فضا در روزهای منتهی به تعطیلات پایان سال، همین‌جا می‌توان پیش‌بینی کرد که تلاش برای مستندسازی جعلی تصویری جهت انتساب خرابکاری به حاکمیت یا نیروهای هوادار با ظاهر مذهبی آغاز خواهد شد. کمااینکه در مصاحبه‌های اخیر شاهدین ماجرا، برخی مطبوعات از حضور دو خانم «چادری» در یک مدرسه قبل از مسمومیت دانش‌آموزان خبر دادند!