هدایت شده از استاد حسین انصاریان
👈به بهانه شب جمعه، 📖 نداشت رونقی از صبح ، گر چه بازارم 📖 چه غم که آخر شب میشوی خریدارم 📖 چقدر خرج منِ روسیاه میکنی و . . . 📖 چه سود؟!…بار گناه است کلِّ انبارم 📖 قبول…من بدم اما تو دوستم داری 📖 قبول…من بدم اما … دوستت دارم 📖 سلاح آخر یک طفل گریه کردن اوست 📖 شبیه کودک لج رفته ، اشک میبارم 📖 کنار خانه ی زهرا ، مرا تو خانه بده 📖 بگو که شامل “اَلجّار ، ثُمَّ ، اَلدّارم” 📖 به روضه روضه ی شب های جمعه محتاجم 📖 به کوچه کوچه پیِ روضه هات آوارم 📖 ببند پای مرا پایِ کارِ هیئتها 📖 گره بزن دل من را . . . به تو گرفتارم 📖 به هر که گفت که کارِ تو چیست؟…میگویم 📖 میانِ حلقه ی سینه زنان . . . “میوندارم” ✋ السلام علیک یا اباعبدالله 🆔 @ansarian_ir