هدایت شده از یاد شهدا
💠 با دوچرخه می رفت   🔹 «مش حمید» (۱)   🔻 شهید «حمید صالح نژاد»فرمانده گردان غواص در عملیات والفجر ۸ 🔸در جبهه که بود روز و شب نداشت. تمام دقیقه های عمرش را وقف خدمت کرده بود. یک ماشین از سپاه شبانه روز در اختیارش بود برای انجام کارها و پیگیری های معمول. بیشتر روزهایش هم در جبهه می گذشت. 🔹گاهی که چند روزی به مرخصی می آمد تا سری بزند به زن و بچه اش، ماشین را می گذاشت توی خانه و با دوچرخه می رفت این ور و آن ور. 🔸یک روز به این رفتارش معترض شدم. دلایل زیادی در ذهنم داشتم که او با استناد به آنها می توانست از ماشینی که در اختیارش بود، استفاده کند، اما می دانستم او زیر بار هیچ توجیهی نمی رود. اما بالاخره یک روز فرصت را مناسب دیدم و موضوع را مطرح کردم. لبخندی زد و گفت:« پول بیت المال ، بنزین بیت المال ، ماشین بیت المال! اینا اسمش روشِه! مال بیت الماله! نمی خوام به هیچ وجه ، پای ذره ای از اینا توی زندگی ام باز بشه! » 👈راوی: شهید جاویدالاثر مدافع حرم عبدالحسین سعادتخواه ( قفلی ) 💠https://t.me/yadshohada