هدایت شده از جهاد تبیین ۸
🚩اخلاق و رفتار :(6) 🌹با برنامه ريزي حاج حسن و همكاري فرماندهي سپاه در يك روز، يك ميليون كوهنورد سپاهی و بسيجی را دركليه ارتفاعات بلند ايران، برایشان برنامه صعود همگانی را انجام دادیم. مهمترين آن اعزام 14 هزار سپاهي و بسيجي مردمي از كل استان هاي كشور به منطقه سبلان در شهرستان اردبيل بود، كه فضاي جاده اي كشور چند روزي حال و هواي دوران دفاع مقدس به خود گرفته بود. ناصر شهسواري از همکاران ورزشی و دوستان شهید 🌹مسابقات فوتبال رزمندگان در کوران جنگ ... در آن سالها تکیه اصلی ما بر نیروهای بسیج بود که این عزیزان در مقاطعی که عملیات نبود، به مرخصی می رفتند درحالی که می بایست یگانهای تخصصی را هم بر عهده همانها بگذاریم.برای مثال، اوج کار توپخانه، در عملیات بود ولی با اتمام عملیات که بسیجی ها کاری نداشتند و به مرخصی می رفتند، کار توپخانه تمام نمیشد و باید پدافند خط را انجام می داد.حسن برای حل این مشکل، مسابقات فوتبالی را ترتیب داد میان آتشبارها و گردانها و با این کار، عملا از پایان این عملیات تا شروع عملیات بعدی که محدوده زمانی پدافندی ما بود، همه بچه‌ها را با اشتیاق و علاقه و نه با زور، حفظ می‌کرد و جالب این جا بود که بچه‌های دور و بر ایشان هم همه از این جنس بودند... 🌹در یکی از سفرها، طرف مذاکره ما یک پروفسور خارجی بود اما در طول این مذاکرات به مشکل خوردیم به طوری که نه آنها حرف ما را قبول می‌کردند و نه ما حرف آنها را. یک دفعه حسن یک پیشنهاد عجیب داد و گفت بهتر است یک مسابقه فوتبال بدهیم و هرکس پیروز شد، به حرف او عمل کنیم. این پیشنهاد اول برای طرف ما که پیرمردان تحصیل کرده بودند، عجیب بود و فکر نمی‌کردند در چنین فضای تخصصی این پیشنهاد داده شود اما بعد قبول کردند. البته اینها یک شوخی بود تا به واسطه آن فضای خشک مذاکرات تلطیف شده و بحث از بن بست خارج شود. وقتی رفتیم دیدیم آنها یک تیم حرفه‌ای آوردند و ما به حسن گفتیم این چه پیشنهادی بود دادی؟ اما حسن گفت چاره‌ای نیست و باید غیرتی عمل کنیم تا آبرویمان نرود. ما در آن بازی پیروز شدیم وحسن همیشه می‌گفت فلانی آن روز غیرتی بازی کرد و بهترین بازی عمرش بود. هرچند بنده اصلاً نه بازی بلد بودم و نه علاقه‌ای داشتم برای بازی کردن!... سردار حاجی زاده