آسمان اول :
رسول خدا می فرماید : در آنجا فرشته ای را که نام وی اسماعیل بود و
حضرت آدم ابو البشر را دیدم، آن گاه فرشتگان دسته دسته به استقبال
آمده و با روى خندان بر آن حضرت سلام کرده و تهنیت و تبریک گفتند
آسمان دوم :
پیغمبر خدامی فرماید : فرشته ای را دیدم هیبتی عجیب داشت نیمی از
برف ونیمی از آتش که هیچ به هم در نمی شد.
و در آنجا دو مرد را شبیه به یکدیگر دیدم و از جبرئیل پرسیدم: اینان
کیاناند؟گفت: هر دو پسر خاله یکدیگر یحیى و عیسى(ع)هستند
عجائب آسمان دوم :
می فرماید در آنجا ملکی را دیدم پنج هزار دست دارد و در هر دستی 12
انگشت . جبرئیل گفت : این فرشته محاسب قطرات باران است گفتم آیا
حسابی است که تو عاجز از آن باشی گفت بلی هر گاه امت تو پس از
فریضه صلوات بر تو و آل تو فرستند من از حساب ثواب آن عاجزم . هم چنین
محملی از نور دیدن که چهل نوع نور از آن بود که نور و رنگهای عالم از آن
است و ملائکه با دیدن آن نور ها سجده می کردند
آسمان سوم :
پیغمبر خدامی فرماید : در آنجا مرد زیبایى را دیدم که زیبایى او نسبتبه
دیگران همچون ماه شب چهارده نسبتبه ستارگان بود و چون نامش را
پرسیدم جبرئیل گفت: این برادرت یوسف است
آسمان چهارم :
رسول خدا می فرماید : مردى را دیدم و چون از جبرئیل پرسیدم گفت: او
ادریس است
و بر طبق روایاتى که صدوق(ره)و دیگران نقل کردهاند از جمله جاهایى را که
آن حضرت در هنگام سیر بر بالاى زمین مشاهده فرمود سرزمین قم بود که
به صورت بقعهاى مىدرخشید و جون از جبرئیل نام آن نقطه را پرسید پاسخ
داد: اینجا سرزمین قم است که بندگان مؤمن و شیعیان اهل بیت تو در اینجا
گرد مىآیند و انتظار فرج دارند و سختیها و اندوهها بر آنها وارد خواهد شد.
آسمان پنجم :
در آنجا دوزخ را دیدند رسول خدا(ص)فرمود: فرشتهاى را در آنجا دیدم که
بزرگتر از او ندیده بودم و(بر خلاف دیگران)چهرهاى درهم و خشمناک داشت
و مانند دیگران تبریک گفت و خنده بر لب نداشت و چون نامش را از جبرئیل
پرسیدم گفت: این مالک، خازن دوزخ است و هرگز نخندیده است و پیوسته
خشمش بر دشمنان خدا و گنهکاران افزوده مىشود
مردى را به سن کهولت دیدم که دورش را گروهى از امتش گرفته بودند و
چون پرسیدم کیست؟جبرئیل گفت: هارون بن عمران است
در احادیث زیادى که از طریق شیعه و اهل سنت از ابن عباس و دیگران نقل
شده آمده است که رسول خدا(ص)صورت على بن ابیطالب را در آسمانها
مشاهده کرد و یا فرشتهاى را به صورت آن حضرت دید و چون از جبرئیل
پرسید در جواب گفت: چون فرشتگان آسمان اشتیاق دیدار على(ع)را
داشتند خداى تعالى این فرشته را به صورت آن حضرت خلق فرمود و هر
زمان که ما فرشتگان مشتاق دیدار على بن ابیطالب مىشویم به دیدن این
فرشته مىآییم.
آسمان ششم :
رسول خدا(ص)فرمود: بالا رفتیم و در آنجا مردى گندمگون و بلند قامت را
دیدم چون از جبرئیل پرسیدم: کیست؟گفت: برادرت موسى بن عمران است
سپس به آسمان هفتم رفتیم :
فرمود در آسمان هفتم هیچ نقطه خالی نیافتم پر بود از فرشتگانی که در
حال عبادت بودند در آنجا ابراهیم خلیل را دیدم و سپس دریاهایى از نور که
از درخشندگى چشم را خیره مىکرد و دریاهایى از ظلمت و تاریکى و
دریاهایى از برف و یخ لرزان دیدم و چون بیمناک شدم جبرئیل گفت: این
قسمتى ازمخلوقات خداست.
در آن جا ملک الموت را نیز مشاهده کرد که لوحى از نور در دست او بود .
از آنجا به بیت المعمور رفته و نماز خواندم
در حدیث دیگرى فرمود: از آنجا به«سدرة المنتهى»رسیدم و در آنجا جبرئیل
ایستاد و مرا تنها گذارده گفت: برو!گفتم: اى جبرئیل در چنین جایى مرا تنها
مىگذارى و از من مفارقت مىکنى؟گفت: اى محمد اینجا آخرین نقطهاى
است که صعود به آن را خداى عز و جل براى من مقرر فرموده و اگر از اینجا
بالاتر آیم پر و بالم مىسوزد، آن گاه با من وداع کرده و من پیش رفتم تا آن
گاه که در دریاى نور افتادم