سلام رفیق بهشتی... اولین باری که چشم پر اشک و دل بی تابم به در منزلتان افتاد... انگار با لبخندهای زیبایت داشتی خوش آمد و خسته نباشید می‌گفتی بعد ۱۲ ۱۳ ساعت راه طولانی... راستی همسایه مهربانتون که انگار مأمور خودتون بود تا منو از مزار گلبارون شده ات تا منزلتون برسونه.. یادت میکرد که پارسال همین موقع بالای دیوار با مهربانی برای بچه‌هاش انگور چیده بودی ... ببخش ،،، ببخش که از عهدم دور افتادم... دلتنگ و گرفتارم ... باز هم عنایتی میکنی؟ @cyberi20