✨ ادامهء شرح واقعهء شهادت بانو، خطبهء فدکیه✨ ( ۹ )
حضرت زهرا وارد مسجد شد و پس از آنکه گریهء مردم فرو خفت، اینگونه سخن آغاز فرمود:
🌺 خدا را سپاس برای نعمتهایش و شکر برای هر چه به ما آموخت و ثنا برای آنچه از ابتدا بخشیده از همهء نعمتها و مواهب و نیکیها. و فراگیری مواهبی که بسوی آفریدگان ارزانی داشته و نیکیهایی که پیاپی بذل نموده است.
نعمتهایش بیش از آنست که بتوان شمرد. و گستره و دامنه اش از دسترس جبران دور است. همچنانکه بی پایانی و نهایت آنها را نیز نتوان دریافت.
او برای افزایش و پیوستگی نعمتهایش، مردم را به شکر، فراخواند و از خلایق، ستایش خواست تا مواهب خود را بر آنان، دوچندان نماید.
(سپس فرمود)، و گواهی میدهم که معبودی جز الله نیست، همانکه یگانه است و همتایی ندارد، و کلام خدا سخنی خالصانه است که دلها بطور فطری، به مفهوم آن پیوسته و خداوند، حقیقت آنرا در اندیشه، روشن نمود. خداوندی که چشمها توان دیدنش را ندارند و زبانها از وصفش عاجزند. و درک چگونگیش در ظرف خیال نگنجد.
خداوند، همه چیز را آفرید، بدون آنکه پیشتر، موجود باشند و آنانرا آفرید بدون الگویی و به قدرتش، آنها را هستی بخشید و به ارادهء خود آفرید، بدون آنکه نیازی به پیدایش آنان داشته باشد و در صورتگری آنان سودی برای او نهفته باشند، جز تثبیت حکمتش و آگاهی بر طاعتش و اظهار قدرتش و شناسایی راه عبودیتش و گرامیداشت دعوتش.
سپس برای طاعتش پاداش قرارداد و برای نافرمانیش، کیفر. و بندگانش را از کیفر دور، و به بهشت خود، رهنمون فرمود.
و گواهی میدهم که پدرم محمد، بنده و فرستادهء اوست. قبل از رسالتش، او را انتخاب و قبل از برگزیدنش، او را نامگذاری کرد و برتری داد. این، آن هنگام بود که مخلوقات در حجاب غیب، و در نهایت تاریکی و نیستی بسر می بردند. این انتخاب از آن رو بود که خداوند به همهء امور، علم دارد و به همهء حوادث احاطه دارد و هنگامهء وقوع آنچه را که تقدیر فرموده می شناسد. (یعنی خداوند، قبل از اینکه پیامبر را به رسالت و نبوت برگزیند، شایستگی و توان لازم را با علم خود در او می دید).
خداوند (پیامبر را) برانگیخت تا امرش را تمام کند و فرمانش را به اجرا درآورد و مقدرات خود را به انجام رساند. پس (پیامبر)، امتها را در ادیان، متفرق دید. بعضی به آتش و بعضی پرستش بت. و منکر خدا هستند، با آنکه او را می شناسند. پس خدا، با پدرم محمد، تاریکیها را روشنی بخشید و از دلها، مشکلات (روح و روان) را زدود، و چشمها را از ابهام، جلا داد.
(پیامبر) با هدایت در میان مردم بپاخاست و آنها را از غفلت درآورد و بصیرت داد و به دین پایدار، هدایت نمود و به راه راست دعوت کرد. سپس خداوند، او را با مهربانی و اختیار و اشتیاق، قبض روح کرد (عزرائیل برای قبض روح نبی از ایشان اجازه گرفت).
پس محمد از رنج این سرا، آسوده گشته و فرشتگان نیکوکار، او را فراگرفته و از خشنودی خداوند آمرزنده، بهره مند است و در جوار پادشاه مقتدر، مأوا یافته.
درود خداوند بر پدرم که نبی او، و منتخب از بین خلائق و مورد رضایت اوست. سلام و رحمت و برکات خدا بر او باد.
/ادامه فرداإن شاءالله/