هدایت شده از پدرام اکبری
شنیده می شود ای‌ وای این وَرِ دیوار صدای ناله بلند است آن سرِ دیوار گرفت هُرم عجیبی و اینک آن بانو در التهاب نشسته برابرِ دیوار تمام کوچه پر از عطر یاس شد، پاشید به روی سوره‌ی کوثر، به پیکر دیوار مباد چشم حسودی نظر کند گل را.. و ان یکاد نوشتم به سردر دیوار گرفت آتش کینه به پهلوی‌اش، آرام شنیده می‌شود الله‌اکبرِ دیوار گریست کوچه از آن لحظه تا همیشه، هنوز که شعله رد شده بود از سراسر دیوار صدای ناله ی آن زن به آسمان پیچید زمین به لرزه، شکسته‌ست باورِ دیوار اسیر دربه‌دری‌هاست تا قیامت "در" بسوزد آن که نگردید یاور دیوار شکست آینه و بغض من که توام شد عزای بانو و گل‌های پرپر دیوار.... شکست آینه بیش از هزار مرتبه در.. میان کوچه هنوز آتش است بر این در هزار سال گذشت و هزار پائیز و.. دوباره فصل خزان شکوفه ی حیدر چقدر حس غریبانه دارد این ابیات ردیف حُزن نشسته سراسر ِ دفتر بخوان که مرثیه پایان نمی پذیرد،وای.. ببین که قافیه آخِر نمی شود آخَر! تمام کوچه معطر به بوته ی یاس است عجیب نیست، فضا را گرفته سرتاسر هنوز می شنوی ناله ها و بغضی در.. حکایت شب و تشییع پیکرِ مادر.. هنوز کوچه کبود و سیاه روزیِ در بیا و حضرت مادر مبند بر ما دَر! پدرام اکبری