✨ادامهء شرح حال بانوان قرآنی✨ ( ۹ ) 👈 و بانوی بزرگوار دیگر و صاحب مقامی رفیع در پیشگاه خدا: 💚 هاجر، همسر ابراهیم خلیل. ساره، دخترخاله و همسر ابراهیم، صاحب فرزند نمیشد. از طرفی به حضرت ابراهیم وحی شده بود که پیامبران از نسل او خواهند بود. هاجر کنیز ساره بود. به روایتی به پیشنهاد حضرت ابراهیم و به روایتی به پیشنهاد ساره، پیامبر بزرگ خدا، هاجر را به همسری برگزید. اما پس از تولد اسماعیل، خاطر ساره، مکدر شد و از آنجاییکه این بانوی موحد در نزد خدا صاحب مقام و منزلت بود، خداوند به پیامبرش دستور داد هاجر و فرزندش را به مکانی که خدا فرمان میدهد، منتقل کند. حضرت ابراهیم و هاجر، بی کم و کاست، اقدام به اجرای فرمان خدا کردند. حضرت ابراهیم به دستور خدا همسر و فرزندش را در بیابانی بدون سکنه گذاشت و بازگشت. فقط خدا میداند که این مادر و فرزند، برای اجرای فرمان خدا، چه سختیها کشیدند و چه مدت در آن بیابان بسر بردند تا کم کم پرندگان، دور آبی که از زیر پای نوزاد تشنه جاری شده بود، جمع شدند و مردمان از حرکت پرندگان به وجود آب در آن نقطه پی برده و به آنجا سرازیر شدند. فقط خدا می داند. در قرآن کریم بطور مستقیم از بانو هاجر نامی برده نشده اما در آیات زیادی به داستان او و حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل اشاره شده از جمله در: 🌹 آیات ۳۵ و ۳۷ سورهء ابراهیم، 🌹 و آیهء ۲۶ سورهء حج و آیاتی دیگر. 👈 👈 هاجر یک زن صبور و باایمان بود که فرزنش اسماعیل را بدون حضور حضرت ابراهیم، انسانی موحد و بشدت باایمان تربیت نمود (احسنت به این مادر بزرگوار). 👈 در بیان مقام رفیع این بانوی بزرگ در پیشگاه خداوند، همین بس که مدفن این بانوی مومن و صبور و پاکدامن و فرزندش در کنار کعبه قرار دارد (حجر اسماعیل) که سالیانه میلیونها مسلمان، این مدفن مقدس را با کعبه طواف میکنند و مناسک عظیم حج بر اساس آنچه در آن بیابان بدون سکنه بر آن بانوی بزرگوار گذشته، فرمان داده شده است. او انتخاب شد برای رسیدن به این مقام رفیع، و توانست با اجرای بدون کم و کاست فرمان خدا و تحمل سختیها و مردد نشدن و منحرف نشدن از مسیر حق، به این مقام برسد. /ادامه فردا إن شاءالله/