✨ وصف مومن ✨
🌷 بخش نهم از خطبهء مهم و باارزش صد و نود و دوم نهج البلاغه🌷
امیرالمومنین در ادامهء فرمایشاتشان در بارهء رابطهء خود با رسول الله می فرماید. 👇
شجاعت و فضل او من بودم که در دوران کوچکی، بزرگان و اقويای عرب را بر زمين زدم و شاخ های بالا آمدهء مضر را شکاندم. شما موقعيت و رابطهء مرا با رسول خدا از جهت خويشاوندی، نزديک و مقام و منزلت، اختصاصی می دانيد (و می دانيد که) در آغوش او تربيت گرفتم. و در حالیکه بچه ای کوچک بودم، مرا به سينهء خود می چسباند و در رختخوابش جای می داد و بدن مبارکش را بر من مس می فرمود و عطر بدن شريفش را به مشام من می رساند. و گاهی چيزی را می جويد و آنرا به من می خوراند. آن حضرت هيچ دروغی در سخن، از من نشنيد و خطايی در کاری از من نيافت.
و خداوند متعال آن وجود نازنين را از موقعی که از شير گرفته شد، شب و روز با يکی از بزرگترين فرشتگانش همراه فرمود که آن حضرت را در مسير اکتساب صفات شريف و اتصاف به بهترين اخلاق دنيا قرار دهد.
من همواره بدنبال او بودم همانگونه که بچه شتر به دنبال مادرش می رود. آن برگزيدهء خداوند در هر روزی که می گذشت، پرچمی از اخلاق برای من می افراشت و دستور می داد که تبعيت از او نمايم و در هر سال در کوه حرا مجاور می گشت، من او را می ديدم و کسی جز من او را نمی ديد. در آنروز اسلام و مسلمانی در هيچ خانه ای نبود غير از خانهء رسول خدا و خديجه و من سومين آنان بودم. نور وحی و رسالت را می ديدم و عطر پيامبری را استشمام می کردم. من نالهء شيطان را در آن هنگام که وحی به آن حضرت نازل شد، شنيدم.
عرض کردم يا رسول الله چيست اين ناله؟
فرمود:
نالهء شيطان است که به جهت نااميدی از اينکه عبادت شود سر داده است. تو می شنوی آنچه را که من می شنوم و می بينی آنچه را که من می بينم، ولی تو پيامبر نيستی، بلکه تو وزير من هستی و تو در مسير خير قرار گرفته ای.
/بخش دهم و پایانی این خطبهء باعظمت، فرداإن شاءالله /