◻◽▫▫▫▫
چشم بد دور، عمرتان بسیار
کس نبیند ملالتان آقا!
◻
ما نمردیم خون دل بخوری
تخت باشد خیالتان آقا!
◽
هست خاموشیات پر از فریاد
در تو آرامشی است طوفانی
◽
«الذی انزل السکینه» تو را
کرده سرشار از فراوانی
◽
گرچه در باغ سینهات داری
لطفها، مهرها، محبتها
◽
گفتی اما نمیروی چو حسین
تا ابد زیر بار بدعتها!
◽
ناگهان در نماز جمعه شهر
عطر محراب جمکران گل کرد
◽
بغض تو تا شکست بر لبها
ذکر یا صاحب الزمان (عج) گل کرد
◽
جان ایران! چه شد که جانت را
جان ناقابلی گمان کردی؟!
◽
آبروی همه مسلمانان
اشک ما را چرا درآوردی؟!
◽
جسم تو کامل است، ناقص نیست
میدهد عطر یک بغل گل یاس
◽
دستت اما حکایتی دارد...
رَحِمَ اللهُ عَمِی العباس!
◽
♦جواد محمدزمانی
یاد بود نمازجمعه ۲۹خرداد ۸۸