هدایت شده از با ولایت...تا شهادت...
شعر و شجر برای علی گریه می کند تیغ و سپر برای علی گریه می کند محراب کنج مسجد کوفه کشید آه مرغ سحر برای علی گریه می کند مرغابیان سرشک فشاندند از پی اش قلابِ در برای علی گریه می کند جبریل نوحه خواند که ای وای قَد قُتِل بشکسته پر برای علی گریه می کند آمد ز راه، فاطمه با ضجه های او دیوار و در برای علی گریه می کند شش ماهه محسن است در آغوش فاطمه دارد پسر برای علی گریه می کند پیغمبر است آمده همراه انبیاء خیرالبشر برای علی گریه می کند صحرا و چاه و کوه و در و دشت و نخل ها هر خشک و تر برای علی گریه می کند حکم قضا بر آل علی گشته تیغ و زهر حتی قَدَر برای علی گریه می کند گشت است کعبه سخت عزادارِ مولِدش رکن و حجَر برای علی گریه می کند با هر یتیم چشم «رئوفی» تمام عمر یاد پدر برای علی گریه می کند