هدایت شده از مجله قلمــداران
دارد چه اتفاقی می‌افتد در دنیا؟ مگر نمی‌گفتیم غرب غرق شده در شهوت و زر و سیم؟ چه می‌شود که غرب وحشی یک صدا برای آزادی غزه فریاد می‌زند؟ دانشجوها و استادهای دانشگاه، تحصن می‌کنند.. برای مسلمان‌های ایستاده در صف نماز سپر انسانی درست می‌کنند و اینجا، در دانشگاه‌های جمهوری اسلامی دعوا بر سر آزادی سلف مختلط است؟ دارد یک اتفاق‌هایی می‌افتد.. از آن عدم تعادل‌های داستانی که اگر آقای استاد نویسندگی ‌مان بهش برمی‌خورد می‌گفت:«نه.. این هیچ‌ چیزش با منطق جور در نمیاد! کنش‌های شخصیت‌ها به فرمان نویسنده ایجاد شده! شخصیت با پیرنگ مطابقت ندارد!» یا حتی اگر بهش بگویی این شاید تغییر دراماتیک شخصیت‌ها باشد باز سرش را تکان می‌دهد که:«فاطمه سادات.. فاطمه‌ سادادت.. تغییر دراماتیک باید باور پذیر باشه.. این تغییر دراماتیک نیست» دنیا دارد به سمتی می‌رود که هیچ استاد نویسندگی‌ای نمی‌تواند با عدم تعادل‌ها و تغییر دراماتیک‌هایش کنار بیاید! و این یعنی هیچ‌ قصه‌نویسی به اندازه‌ی خدا قصه را نمی‌شناسد!