.
چون میزبان نباشد در شأن میهمانش
ننگ است میهمان را زخمی بود به جانش
کی میزبان کوفی زیبد حسین ما را؟!
در شان او نباشد جز رب مهر بانش
گفتا که دست خالی آیم به این ضیافت
گفتی عزیز هر چه داری، بیار آنش
داد از برایت اکبر داد از برایت اصغر
زیباترین مثال از هر چیز در جهانش
هم توشه از اسارت هم توشه از شهادت
آتش عطش اهانت از فوج بد زبانش
بگذشت بنده ی تو از جان و خانمانش
تا بار دیگر افتد مقبول امتحانش
گفتی که عاشقت را عاشق شوی و آنگه
قاتل شوی و خود هم باشی بهای جانش
یا رب ز عاشقانت عاشق ترین حسین است
از عشق خود نمودی مقتول آن چنانش
قربان نمود خود را پای درخت دینت
باقی است در دو عالم پر رنگ گر نشانش
گفتی بیا حسینم بشتاب سوی زهرا
کز انتظار ابنش آزرده شد روانش
ناظر به قتلگه بود کرده ز خود فراموش
آن لحظه عرش لرزید از اشک دیدگانش
بر ظالمان حق زهرا هزار لعنت
خاص آنکه خم شد از او آن پیکر جوانش
یک روز می فرستد بر انتقام ابنش
آن را که گفته او را حق صاحب الزمانش
یا فاطمه مدد کن هر چند رو سیاهم
پایان بده به هجرش بر شیعیان رسانش
ابیات عسکری را بی اجر کی گذاری
باشد که باشد او هم در بین یاورانش
#سید_عسکر_رئیس_السادات
سال ۷۷
آخرین بازنگری ۱۰ خرداد ۱۴۰۳
#امام_حسین