امشب روضه میخواهیم بریم درخونه *قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس*
ای حاجت دارا😭😭
*اَلسَلامُ عَلَیکَ یا قَمَرَالعَشیرَه"*
امشب از كدوم جلوه ی عباس برات بگم؟
از علمداریش بگم؟😔😔
ازسپه داریش بگم،
از ادبش بگم،از ادبش😭😭
از حیاش بگم،
از محبتش به امام بگم، از وفاش بگم؟ از هرچی بگم كم گفتم،
ای جانم فدای این آقا. عباس یه حسین دیگه است،عباس یه علی ِ دیگه است تو كربلا، میخوام امروز به این برسی تو روضه👌🏻👌🏻
جانم فدای این آقا، كدوم علی؟ همون علی كه توی مدینه گفت: "یا دنیا *غُری غَیری"*😭😭
امشب هوای روضه سقا گرفته ام
امروز دل ازاهالی دنیا گرفته ام
یابن الحسن(عجل الله)بهانه دیدارحاضراست
چون روضه عموی شماراگرفته ام
آسیمه سر به روضه ی سقا رسیده ای
من هم بپای منبرتان جاگرفته گرفته ام😭😭
یاصاحب الزمان مجلس، مجلسه عموتون ابوالفضل العباسه...مجلس بنام قمرمنیربنی هاشم
*ابوالفضل العباس علیه السلام*
*ـــــــــــــــــــــــــــــــ* نوجوان که بود یه روز ازمنزل بیرون اومد، آروم آروم اومدکنارقبرستان بقیع...
اومدکنار
قبرای خاکی...شروع کردبه حرف زدن..مادررر، اگه من بودم نمیزاشتم اون نامرد دست روی شما بلند کنه... 😭😭😭
.....ــــــــــــــــــــــ
اون لحظه ای که یوقت شنیدن صدازد: *یااخاادرک اخا*😭😭😭برای اولین بارپسرفاطمه رابرادرخطاب کرد
چه شد؟؟!! تعجب کردن!!!
تومرا سیدوسرور خواندی؟
چه شداین باربرادرخواندی؟؟
عباسم دنیارو کنار زد محل نذاشت به دنیا ومظاهر دنیا یه مصداقش روبرات بگم
بدون که عباس یه لحظه از فکر حسین بیرون نرفت، یه لحظه هم به فکر سازش با دشمن نیوفتاد
می خوای بگم یه جلوه ی عباس چیه؟
شنید دارن صداش می زنن، از طرف لشكر دشمن،اون نانجیب اسم عباس و آورد. عباس! امان نامه برات آوردم، نمی دونی تو دل عباس چه خبر شد، شاید هی به خودش می پیچید، می گفت: نامرد اسمم رو نبر، منو جلو زینب خجالت زده نكن، من ذخیره ی حسین و كربلام، اصلاً من برا همین به دنیا آمدم، چی هی اسم منو صدا می كنی،الله اكبر، حواسمون باشه این درس رو از عباس بگیریم، عباس این خجالت رو كشیده، عباس جان! ما می خواهیم یه كاری كنیم،
یه جوری از تو درس بگیریم، دشمن جرأت نكنه ما رو مهربون صدا بزنه، اگه یه روزی یه كاری كنیم دشمن مارو مهربون صدا بزنه، خیلی بده،اون وقت جلوی شهدا خجالت می كشیم،
😭😭😭
حواست رو جمع كن، ابی عبدالله به عباس گفت:عباسم جوابش رو بده،نذار این جوری صدات كنه،
عباس سر تا پا خجالت و شرمندگی،آقا چی بگم؟ من اومدم دور شما بگردم، من اومدم فدایی شما بشم😭😭😭
عباس جوری جواب این نامرد رو داد،
تا من باشم نمیذارم احدی یه مو از سر حسین كم كنه😭😭
مگر گرز آهن خورد بر سرم
كه معجر رود از سر خواهرم
حالا این عباس همه منتظرند دست به شمشیر كنه، این عباسی كه علمدار و سپهدار و ذخیره ی كربلاست،این عباسی كه یه شاگردش علی ِ اكبر ِ، همه منتظرند خودی نشون بده،🥺 روضه ی من از اینجا شروع میشه،
*بنفسی انت واهلی یا ابوالفضل العباس*
اینجاست که عباس به همه عالم معرفی میشه
اینجاست که باید سخت ترین امتحان عمرش روبده😭😭
همه اومدن اجازه ی میدان بگیرن
یه جوری حرف زدن علی اکبر یه جوری گفت :قاسم یه جوری گفت :اما عباس که اومد
به زبان خودمون اول گفت :حسین خسته شدم😭😭😭
*"قَدْ ضَاقَ صَدْرِی"* طاقت ندارم رو پا بایستم
بذار برم داداش، انتقام تو رو بگیرم، من ورق كربلا رو می تونم بر گردونم،😭😭😭
امتحان رو ببین، حماسه ی عباس تو همین لحظه است، ای جانم فدات، اینی كه میگم:اطاعت محض اینه یه نگاهی كرد *ابی عبدلله* صدا زد عباسم، می خوای بری برو،
فقط دلم می خواد بری برا بچه هام آب بیاری، عباسم می دونم تو قدرتش رو داری، اما *"فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِیلًا مِنَ الْمَاءِ"* چه به دل عباس گذشت؟ اطاعت محض ِ، یه چرا نگفت، یه مكث نكرد. مشك رو بغل كرد، سوار بر اسبش شد، *ابی عبدالله* هی نگاه
بهش میكنه، یه جمله ای حضرت بهش گفت، صدا زد عباسم:َ
*"وَ إِذَا مَضَیْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِی"* صدا زد:عباسم كجا می خوای بری تو اگه بری، لشكر من از هم می پاشه؟
یه حرفی می زنم كنایه فهم ها ، من میگم:خدا كنه دشمن این جمله رو نشنیده باشه،اگه این رو دشمن شنیده باشن، گفتن:كار عباس رو تموم كنید حسین زمین می خوره،لذا نوشتن سوار اسبش شد، رفت به طرف شریعه، همه حسین رو رها كردن، همه به عباس هجوم بردن😭😭
دعا كنید كه سقا پاش برسه به دریا 😭😭
مشك و پر از آب كنه، بیاره تو خیمه ها😭😭😭
فكر نكنی این دعای من و توست، ابی عبدالله رفت تو خیمه،دید بچه ها دور هم حلقه زدن،
شکم های خالی رو روی خاک گذاشتن و منتظر آب... 😭😭😭
«صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ وَ عَلیَ الْمُسْتَشْهِدِینَ بَینَ یَدَیکَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهْ» 💔🖤
🏴اعتقاد ما براینه هرجا روضه ی ابالفضل خونده میشه دوتا فاطمه دم در می ایستند..🏴 😭😭😭