واردی متاسفانه دادن اجازه به فرزندان برای سپری کردن اوقات تنهایی با نشستن پای شبکه‌های ماهواره‌ای و از همه نگران‌کننده‌تر سپردن فرزندان به دایه‌ای نامطمئن به نام فضای مجازی و گوشی‌های هوشمند که هرآنچه بقیه موارد دارند او یکجا دارد! از طرفی متاسفانه در زمان حضور پدران و مادران خسته و بازگشته از کار روزانه نیز شاید کمتر حوصله یا رمقی برای سر و کله زدن یا هم‌صحبتی و وقت گذاشتن برای فرزندان باقی مانده باشد و چه گزینه‌ای بهتر از همان گوشی و سی‌دی و گیم و... برای سرگرم کردن فرزندان؟ نسخه‌ای که حتی بسیاری از مادران غیرشاغل نیز برای راحتی خود به آن تن می‌دهند. قطعاً نمی‌توان گفت این پدران و مادران که تا این حد خود را برای تامین مایحتاج مادی فرزندان یا مثلا تامین شهریه مدرسه آنها به زحمت می‌اندازند، دغدغه تربیت فرزندان‌شان یعنی مهم‌ترین سرمایه زندگی‌شان را نداشته باشند اما آیا این مسیر را درست طی می‌کنند؟ اما آیا پدر و مادری که مثلاً بر روی انتخاب دوست فرزندشان در مدرسه و محله حساس هستند، فضای مجازی بی‌در و پیکر را با گرگ‌های کمین‌گرفته که فرزندشان ساعت‌ها در آن سیر می‌کند، محیط مناسبی برای دوست‌یابی و تربیت می‌دانند؟ پدر و مادری که از پهن‌شدن دام خطرناک اعتیاد در مسیر تردد فرزند نوجوان و جوان‌شان وحشت دارند می‌دانند که در این فضای مجازی یله کشور ما مانند اینستاگرام و تلگرام و... که فرزندشان در آن حضور دارد انواع صفحات و کانال‌های اغوا‌کننده فروش موادمخدر به‌شدت فعال هستند؟ خانواده‌ای که بر روی حریم و چارچوب‌های اخلاقی تاکید دارد می‌داند که چه تعداد صفحات مجازی مروج فحشا، شبهه، گروه‌های ناهنجار و مروجان خشونت و... ممکن است روزانه از جلوی نظر فرزندشان گذشته باشد؟ با همه مزایای مثبتی که می‌توان برای فضای مجازی برشمرد اما نمی‌توان آثار مخرب آن را که گاه قابل جبران نیست انکار کرد. آیا پدران و مادران به‌طور کامل از سلامت و مناسب بودن این دایه‌هایی که به‌جای خود فرزندشان را به آنها سپرده‌اند اطمینان دارند و همه آنها نظارت و کنترل ضابطه‌مند در این خصوص را رعایت می‌کنند؟ متاسفانه برخی از والدین خود نیز غرق در این فضا شده‌اند. مسئولان دولت قبل و کسانی که برای رسیدن به قدرت، رها بودن فضای مجازی را پسندیدند جوابی برای آسیب‌های امروز دارند؟ 2- یکی دیگر از عناصر و نهادهای موثر در تربیت صحیح فرزندان این سرزمین آموزش و پرورش است. در این خصوص به اجمال باید گفت؛ کمرنگ کردن نقش امور تربیتی که از بیش از دو دهه قبل شروع شد و پرداختن بیش از اندازه به آموزش و غفلت محسوس از پرورش و مهارت‌آموزی‌های مفید، میدان دادن به مدارس غیر‌دولتی و تا حدی خودمختار، کمک به پا گرفتن مافیای کنکور با گردش مالی چندهزار میلیاردی و رخنه بساط تست و کنکور و کتاب‌های کمک‌آموزشی پولساز تا سطح مدارس ابتدایی و باز هم سپردن نقش مادرانه تربیتی به دایه‌های کنکوری و مروج بی‌عدالتی آموزشی، وارد کردن انبوه افرادی به جایگاه رفیع معلمی در سال‌های اخیر به بهانه کمبود و اضطرار که برخی از آنها و نه همه این عزیزان متاسفانه کیفیت لازم از لحاظ مربی بودن و انسان‌‌سازی را نداشته‌اند، اکتفا به امور تربیتی کم‌مایه و بخشنامه‌ای و رفع تکلیفی بخشی از کم‌کاری‌های آموزش و پرورش در این سال‌هاست. آیا همین مسئله نبود عدالت آموزشی که دانش‌آموزان با همه وجود آن را درک می‌کنند و سال‌هاست عقده‌ها و حسرت‌های ناشی از آن را فرو می‌برند نمی‌تواند دستاویز تحریک دشمن و سوارشدن روی ذهن نوجوانان شود؟ درخصوص همین مسئله حجاب و آشنایی عمیق و معرفتی نوجوانان دختر با فلسفه و ارزش آن یا بالابردن سواد رسانه‌ای و قدرت تحلیل دانش‌آموزان که این روزها بهانه فرصت‌طلبی دشمن شده است کدام کار جدی و اثرگذار در طول 12 سال تحصیل انجام شده است؟ راستی خروجی کم‌توجهی به مسائل تربیتی و تکیه صرف به درس و آموزش و تست و کنکور و قربانی‌شدن عدالت آموزشی را هفته گذشته در دانشگاه شریف دیدید؟ 3- صداوسیما که به تعبیر حضرت امام(ره)باید دانشگاه و مرکز تربیت و انسان‌‌سازی باشد سال‌هاست از قافله عقب مانده است. پرداختن بیش از حد به موضوع سرگرمی در قالب‌های مختلف و رها کردن رسالت انسان‌‌سازی، تولید پرهزینه سریال‌ها و برنامه‌هایی که بسیاری از آنها هیچ کمکی به رشد و تربیت جامعه نمی‌کند، غفلت از توجه به نوجوانان و جوانان و دادن فضایی مناسب و همیشگی برای طرح حرف‌ها، نیازها و مشکلات آنها و هم‌زبانی و هم‌کلام شدن با این نسل مهم، از جمله خطاهای رسانه ملی است. آیا این قشر فقط سریال سرگرم‌کننده و فیلم‌ هالیوودی یا فوتبال و انیمیشن می‌خواهد، چقدر برای شناساندن الگوها و قهرمانان میهن‌مان به نسل کودک و نوجوان و تقویت هویت ملی و دینی آنها در رسانه ملی تلاش شده است؟ عجیب نیست که به تعبیر حضرت آقا نسل نوجوان ما رونالدو را می‌شناسد اما دانشمند بزرگ هم‌عصر خود دکتر