«تلاش برای نجات گمراهان»
محمود شهبازی (فرمانده سپاه همدان)، منافقان را دستگیر و از این فرصت برای روشنگری آنان استفاده میکرد. او در اتاق خودش با افراد تروریست گاه تا دو سه ساعت صحبت میکرد.
بعد که بیرون میآمد بچهها به اعتراض میگفتند: کسی که به روی مردم خودش اسلحه میکشد، موجودی از دست رفته است.
محمود با لبخند میگفت:
من چند هدف دارم:
اول، این افراد برای کارهاشان مبنای فکری و عقیدتی درستی ندارند؛ حتی با ایدئولوژی گروهشان هم چندان آشنا نیستند، چه رسد به اصول عقاید اسلام! وقتی با اینها گفتوگو کنیم، اینها در باطن خود میفهمند که خلأهای عقیدتی و فکری زیادی دارند. کافی است به ذهن این اشخاص تلنگری زده شود؛ چه بسا بفهمند که با چند شعر و شعار پوک و احساسی، فریب خوردهاند.
نیز، سران این گروهکها، ظرف سه سال گذشته مدام به ذهن اینها تزریق کردهاند پاسدارها افراد بیمنطق، فاقد مطالعه و خشن و قلدرند که نه سواد سیاسی درستی دارند و نه درک ایدئولوژیک بالایی. وقتی ما با مطالعه و منطق با این آدمهای مغزشوییشده، صحبت کنیم میفهمند که یک رزمنده پاسدار صرفاً یک ژِسه بهدست نیست. آدمی است مسلح به سلاح فکر، اندیشه و دارای مبنا و آرمان.
من در این مباحثات قصد دارم جزمهای اینها را بشکنم. اگر خدا بخواهد، میتوان آنها را از ضلالت نفاق و کفر نجات داد.
📚حماسه بیپایان: ص۵۸
#رزق_کلام
#حرمت_حریم