دختر که نه
پسری سه ساله دارم که از دی ماه که مادرم پرکشید،
فکر میکند مامان جون بیمارستان است و قرار است خوب شود و برگردد....
سه سالهها
خیلی عزیزند، خیلی لطیف و خواستنی اند، خیلی شیرین اند.
مثل یک آب نبات هل دار که توی دهان آب میشوند،
توی بغل جا میگیرند.
سه سالهها
هم متوجه میشوند، هم میشود واقعیت را به نحو دیگری - که دروغ هم نباشد- به آنها گفت.
سه سالهها اما
اگر یک چیزی بخواهند هم
به راحتی کوتاه نمیآیند!
مثلاً اگر
بهانه بابا بگیرند........
✍ هـجرٺــــ
بله و ایتا
@hejrat_kon اینستاگرام @
dr.mother8
پینوشت :
كامل بهايى از كتاب حاويه نقل كرده است كه: زنان خاندان نبوّت شهادت پدران را از فرزندان خردسال پنهان مى داشتند و مى گفتند: پدرانتان به سفر رفته اند[سفر ابدی بی بازگشت]