های تولیدی، عدم پیشگیری از گرانفروشی محصول واحدهای صنعتی بزرگ که به نوعی وابسته به دولت هستند، عدم انجام کامل وظایف قانونی در مبارزه با قاچاق کالا و ارز، وجود فساد و رانت در واردات خودرو و ثبت سفارش برای دریافت ارز و عدم نظارت بر صنایع خودروسازی کشور که سبب گرانفروشی، احتکار خودرو و به هم ریختگی بازار.
موضوع این است که مردم اکنون با اثرات دولت روحانی به طور مستقیم دست و پنجه نرم میکنند و نمیشود در مورد محسنات خیالی دولت تدبیر و امید گفت؛ اما از پایان عمر دولت خاتمی ۱۶ سال میگذرد و مردم چندان یادشان نیست در آن سالها چه گذشت؛ لذا میشود از آن دوران قصه گفت و مردم را جذب کرد. وگرنه حاصل مدیریت امثال شریعتمداریها همین دولت روحانی است.
مشاور خاتمی: اکثریت مردم اعتمادی به اصلاحطلبان ندارند
عضو شورای مشورتی خاتمی گفت: بیاعتمادی اکثریت جامعه به اصلاحطلبان یک واقعیت تلخی است.
عبداله ناصری در گفتوگو با روزنامه آرمان تصریح کرد: جریان اصلاحات به دو بخش اصلاحطلبان مردممحور و قدرتمحور تقسیم میشود.
وی در پاسخ به این سوال که «تحلیل شما از شرایط و موقعیت اصلاحطلبان در انتخابات پیشرو چگونه است و از آنجایی که آنها با کاهش چشمگیر اعتماد عمومی روبهرو هستند برای بازیابی سرمایه اجتماعی باید اصلاحطلبان چه کارهایی انجام دهند؟»، گفت: بیاعتمادی اکثر جامعه به اصلاحطلبان یک واقعیت تلخی است که از سال 96 شدت گرفت. به همین دلیل بارها بر این نکته تاکید کردهام که انتخابات 1400 یک وقت طلایی برای اصلاحطلبان است. در پیروزی آنها در این انتخابات تردید دارم اما بهترین فرصت برای بازسازی اجتماعی است. بعضی از دوستان اصلاحطلب متاسفانه دچار یک توهم تاریخی هستند که اگر فلانی نشد، بهمانی بهتر از یک اصولگراست. این توهم یک مردمفریبی هم است. برای همیشه این نگاه «میان بد و بدتر یکی را» باید از بین برود. نکته مهمتر این است که این انتخابات بهترین موقعیت برای پالایش اصلاحطلبان است. وقتی برخی مدیران اعتقادی به اصلاحگری ندارند، اصلاحطلبان حکومتمحور همان اصولگرایانند. من کرباسچی و کواکبیان را به روحانی و لاریجانی نزدیکتر میدانم تا به امینزاده و آرمین. برخی شاید بگویند این رویکرد موجب انشعاب و انشقاق خواهد شد. ایرادی ندارد، هویت جبههای اساسا هویت حزبی را بیمعنا کرده است و احزاب اصلاحطلب باید از این پس درونحزبی و طبق باورشان کنشگری کنند.
این فعال اصلاحطلب درباره قضاوتش نسبت به نامزدی جهانگیری، محسن هاشمی و پزشکیان میگوید: در مورد این سه بزرگواری که نام بردید من با عرض معذرت و صراحتا نکاتی را عرض میکنم. آقای پزشکیان فردی غیراصلاحطلب، مستقل، شجاع و پاکدست است. آقای جهانگیری اصلاحطلب غیرجامعهمحور، قوی ولی باسابقه در دولت تدبیر و امید جایگاه رای در میان مردم مثل گذشته شاید ندارد. آقای هاشمی یک اصلاحطلب کارگزارانی صادق است و حتما عملکردش در شورای شهر خیلی بهتر از عملکرد دیگران در دولت بوده است ولی باید بپذیریم با همه نگرشهای خوب و مقبول فائزه خانم و آوانگاردی او، خانواده هاشمی در فقدان پدر نتوانستند خود را درون جامعه مورد توجه قرار دهند.
خانهسازی در دولت روحانی نصف و مسکن 650 درصد گران شد
کاهش 50 درصدی ساختوساز و افزایش 650 درصدی قیمت مسکن در کنار رشد سرسامآور قیمت اجارهبها، گوشهای از کارنامه دولت روحانی در حوزه مسکن است.
روزنامه وطن امروز در بازخوانی کارنامه 8ساله دولت روحانی در بخش مسکن نوشت: سرمایهگذاری در بخش مسکن به اذعان کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی یکی از شاخصهای پویایی اقتصاد محسوب میشود و بهعنوان یکی از صنایع مهم کشور، نقش تاثیرگذاری در رونق و جهش اقتصاد دارد. صنعت ساختوساز مسکن، به طور مستقیم و غیرمستقیم به 300 صنعت بزرگ و کوچک وابسته است و همین امر نشان میدهد که در صورت حل چالشهای صنعت ساختوساز و مسکن، چرخ صنایع دیگر نیز به حرکت در خواهد آمد. اما نگاهی به وضعیت حال حاضر کشور در حوزه مسکن نشان میدهد دولت یازدهم و دوازدهم طی 8 سال گذشته نهتنها نتوانسته به وظایف قانونی خود در بخش تأمین مسکن عمل کند، بلکه با سیاستگذاریهای ناکارآمد، به افزایش قیمت مسکن، انباشت تقاضا و کمبود مسکن دامن زده است.
اولین وزیر راه و شهرسازی دولت روحانی، عباس آخوندی بود که از همان ابتدای وزارتش اعلام کرد اعتقادی به مسکن مهر ندارد و این طرح را اساسا از پایه مزخرف و اشتباه میداند.
سیاستگذاری آخوندی در حوزه مسکن اما تنها به بیتوجهی او به مسکن مهر خلاصه نمیشد؛ آخوندی در دوران وزارت خود یکی از مخالفان سرسخت اجرای مالیات بر خانههای خالی بود و همین امر موجب شد تا سهم تقاضای سرمایهای و سوداگرانه در بازار مسکن افزایش پیدا کند و مسکن از یک کالای مصرفی به کالای سرمایهای تبدیل شود.
درست در بحبوحه زمانی که وضعیت مسکن مهر در دولت یاز