هدایت شده از به حق بسم الله الرحمن الرحیم
🔺از عقب نشینی غیرتاکتیکی رهبری تا آتش به اختیار جلیلی/ خروج ایران از سوریه چگونه بود؟! 🔹مردادماه ۱۴۰۳ است؛ ماهی است که دهم آن اسماعیل هنیه در تهران ترور و به شهادت رسیده است؛ مردم هنوز در شوک شهادت این رهبر مقاومت به سر میبرند که گروهی در شبکه های اجتماعی پاسخ فوری ایران را طلب کرده و عده ای فرماندهان نظامی از جمله فرماندهان سپاه را میکوبند و به بی عملی و ترس متهم میکنند. 🔹۲۴ مردادماه رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله امام خامنه ای در دیدار با دست اندرکاران کنگره شهدای کهگیلویه و بویراحمد بیانات رمزآلودی دارند؛ ایشان در آن دیدار بحث عقب نشینی تاکتیکی و غیر تاکتیکی را مطرح میکنند و میفرمایند: عقب نشینی اگر غیر تاکتیکی باشد غضب الهی را در پی دارد. 🔹بلافاصله بعد از این بیانات، عقب نشینی غیرتاکتیکی و غضب الهی موضوع اصلی بحث در محافل انقلابی، خصوصا یک طیف خاص میشود و حملات به فرماندهان شدیدتر میشود؛ آنها فرماندهان نظامی و دولت پزشکیان را مخاطب فرماشات آقا میدانند و بی محابا به دولت، نظامیان و حتی مجلس حمله میکنند و این بی عملیِ خیالی را محصول وفاق میدانند! 🔹این حملات ادامه دارد تا اینکه مهرماه فرا میرسد؛ انتشار خبر شهادت سید حسن نصرالله شدت انتقادت را افزایش میدهد؛ اما یک هفته پس از شهادت سید، در ۱۳ مهرماه رهبری در نماز جمعه نصر حضور می یابند و با این جمله که نه "تعلل میکنیم و نه شتابزده عمل میکنیم" تا حدود زیادی بار اتهامات را از شانه مسئولان سیاسی و نظامی برمیدارند؛ اما هنوز هم بودند کسانی که دست از انتقاد بر نمیداشتند. 🔹۱۷ مهرماه سعید جلیلی در یکی از جلسات تفسیر سیاسی خود بحث آتش به اختیار را پیش میکشد و میگوید "یکی از دلایلی که رهبر انقلاب دستور آتش به اختیار را دادند این بود که عده ای نتوانند بی عملی خود را توجیه کرده و از انجام مسئولیت شانه خالی کنند". هرچند جلیلی مستقیما به حوادث اخیر اشاره نکرده بود لیکن انتخاب این موضوع در آن زمان خاص که عده ای مسئولان را به بی عملی متهم میکردند، نوعی تقابل با بیانات حضرت آقا در نماز جمعه نصر هم به حساب می آمد! 🔹علیرغم بیانات صریح رهبری، اما هنوز عده ای، مسئولان کشور را مخاطب بیانات ۲۴ مرداد حضرت آقا دانسته و آنها را بی رحمانه میکوبند. حالا وارد آذر ماه میشویم؛ ۷ آذرماه اسرائیل که از طرق مختلفی، خصوصا با واسطه قرار دادن روسها خواستار آتش بس با حزب الله بود، با این گروه مقاومت پس از مذاکرات غیر مستقیم به توافق میرسد؛ حزب الله آتش بس را در شرایطی میپذیرد که علیرغم مصیبت از دست دادن فرماندهان ارشد، اما توان رزم و ساختار نظامی و تشکیلاتی اش همچنان استوار است. در واقع حزب الله هنوز تازه نفس بود و جنگ زیادی انجام نداده بود؛ اما به دلایلی که در ادامه مشخص میشود آتش بس را میپذیرد! 🔹۱۸ آذر یعنی ۱۱ روز پس از آتش بس دولت بشار اسد سقوط میکند و گروه تحریر الشام بدون هیچ مزاحمتی توانست پس از چند روز پیش روی خود را به دمشق برساند. این در حالی بود که هیچ اثری از نیروهای ایرانی نبود که اگر میبود تصرف قلمرو بشار اسد امکان نداشت. 🔹بعدها مشخص شد ایرانی ها چند ماه قبل تخلیه را شروع کرده بودند و این خروج آگاهانه بوده و هیچ ارتباطی با درگیری های اخیر نداشته است. این چند ماه قبل، به هیچ رویداد خاصی جز تذکر رهبری در ۲۴ مرداد ماه نمیتواند اشاره داشته باشد. در واقع هشدار "عقب نشینی غیر تاکتیکی غضب الهی در پی دارد" مخاطب داخلی نداشته و گویا آخرین اتمام حجت با بشار اسد بوده است. بشار گوش نمیدهد، و ایرانی ها نیز به دولت قانونی سوریه احترام میگذارند و آگاهانه خارج میشوند، همانگونه که با درخواست قانونی به سوریه رفته بودند. 🔹آنچه امروز در سوریه میبینیم همان غضب الهی است که عدم مقاومت یک رهبر، ملتی را بیچاره میکند؛ قبلا نان نبود، امروز امنیت هم نیست؛ اما بشار اسد فقط تا سطحی از مقاومت میتوانست ادامه بدهد؛ او یک فرد معتقد به شهادت نبود؛ با معادله مرگ که مواجه شد، جانش را برداشت و رفت، کشورش چند پاره و خودش هم پس از سالها مقاومت بد نام شد؛ در حالی که میتوانست با آن همه تجهیزاتی که داشت حداقل خسارات سنگینی روی دست اسرائیل بگذارد و یا با کمک مقاومت جولان را آزاد کند؛ اما در فضایی که مرتبا تهدید میشد و با چشم خود شهادت فرماندهان مقاومت را میدید کم آورد، رها کرد و گریخت! ✍عبدالرحیم انصاری 💡|حقیقت، کِتمان نمی‌شود‌‌| ✅ کانالِ خبری | تحلیلی | سرگرمی 📱 تلگرام | ایتا | روبیکا | بله | اینستاگرام 📡 @Titrinoo