هدایت شده از جهاد تبیین ۸
سید محمد حجازی از ۱۷سالگی به نهضت امام خمینی (ره) پیوست، نوزده سال بیشتر نداشت که به دست ساواک دستگیر شد و به زندان رفت. تهیه و پخش اعلامیه، ملاقات با علمای مبارزی که تبعید شده بودند، حضور در فلسطین و ورود اسلحه به کشور برای مبارزین انقلابی از اقدامات شجاعانه او بود که با همراهی برادر بزرگترش در اوج خفقان شاهنشاهی و در زمانی که شاید کمتر کسی به دنبال مبارزه با طاغوت بود، انجام می‌داد. سردار حجازی در سال ۱۳۵۴ در رشته مکانیک دانشگاه اصفهان قبول شد ولی یک سال از دوران دانشجویی‌اش بیشتر نگذشته بود که دستگیر شد و بعد از چهار ماه حبس و شکنجه آزاد و پس از آزادی به قم رفت و شروع به خواندن درس طلبگی در مدرسه حقانی شد. به صلاح‌دید شهید بهشتی علاوه بر درس طلبگی دوباره کنکور داد و در سال ۱۳۵۷ در دانشگاه اصفهان در رشته اقتصاد قبول شد؛ اما با پیروزی انقلاب هر دو را رها کرد و به پاسداری از انقلاب ابتدا در کمیته شهری و سپس در سپاه پاسداران پرداخت. سردار حجازی اردیبهشت سال ۱۳۵۸ در بین بنیان‌گذاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اصفهان بود. ایشان اولین عضو رسمی سپاه در اصفهان با شماره عضوبت یک بود! با شروع جنگ، در روز دوم جنگ، شهید حجازی به همراه گروه ۲۰ نفره‌ای که دوره‌های آموزش چریکی را دیده بودند به جنوب رهسپار شدند. در همان روزهای ابتدایی با شهید باقری آشنا شد و برای انجام عملیات، به شناسایی مناطق جنگی در حاشیه کرخه کور رفتند. بعد از آن شهید حجازی در گلف به‌عنوان مسئول اعزام نیرو خدمت می‌کرد. شهید حجازی در ۱۳۵۹ به اصفهان بازگشت و ابتدا به‌عنوان عضو شورای فرماندهی و مسئول تبلیغات سپاه اصفهان فعالیت می‌کرد و سپس با تشکیل سپاه منطقه ۲ کشوری که شامل استان‌های اصفهان، چهارمحال و بختیاری و یزد بود، چند ماهی به‌عنوان مسئول امور پاسداران، سپاه منطقه ۲ کشوری را سروسامان داد. سردار حجازی بعد از عملیات رمضان در اوایل سال ۱۳۶۲ به‌عنوان جانشین فرماندهی سپاه منطقه ۴ (شامل استان‌های خراسان بزرگ، سمنان، مازندران، گرگان و گیلان) به مشهد رفت. آن زمان نیروهای نظامی شوروی در افغانستان حضور داشتند و درایت شهید حجازی کمک بزرگی در کنترل حدود ۴۰۰ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان داشت. در اواخر سال ۱۳۶۴ شهید حجازی از خراسان به جنوب کشور رفت و به‌عنوان جانشین فرمانده قرارگاه قدس خدمت‌رسانی کرد. فرماندهان در حال طرح‌ریزی برای عملیات کربلای ۴ بودند و شاید تا آن زمان کسی وجهه عملیاتی وی را نمی‌شناخت و اکثر افراد او را به‌عنوان یک فرد ستادی می‌شناختند اما رفتار و منش و او عاملی شد تا در میان فرماندهان لشگرها و تیپ‌ها محبوبیت پیدا کرد. وی با حضور در شناسایی‌ها و یا بازدیدهایی که از خط‌ها داشت خود را به‌عنوان یک نخبه نظامی به هم‌رزمانش شناساند. بعد از انتقال قرارگاه قدس از جنوب به غرب، سردار حجازی نیز به همراه سردار عزیز جعفری، فرماندهی سپاه منطقه ۳ کشور و فرماندهی قرارگاه قدس را داشتند. در واقع طی تقسیم‌ کاری که انجام شده بود عزیز جعفری بیشتر امور میدان عملیاتی را بر عهده داشت و حجازی در زمان عملیات، به‌عنوان جانشین در کنار ایشان بود. ضمن این‌که در امور سپاه‌ها و بسیج سه استان همدان، ایلام و لرستان، آماده شدن لشگرها، سازمان‌دهی، آموزش و نیرو گیری و اعزام نقش اصلی با سردار حجازی بود. سید محمد حجازی پس از جنگ و دفاع مقدس، و تا روز شهادتش نیز مسئولیت­های به سرانجام رسانده است. ازجمله ده سال فرماندهی او بر بسیج که همه به‌عنوان عصر طلایی بسیج از آن یادکرده‌اند. بعد از پایان یافتن جنگ، ۲۹ آبان ۱۳۶۸، با همه هجمه‌هایی که به بسیج بود، با هوشمندی و درایتی که مقام معظم رهبری داشتند، ایشان در اولین بازدید از ستاد کل سپاه پس از عهده‌دار شدن رهبری انقلاب اسلامی در بیانات شان رهنمودهای در مورد بسیج فرمودند که می‌توان آن را نقطه آغاز تشکیل نیروی مقاومت بسیج دانست. با طراحی نیروی مقاومت بسیج، سردار حجازی به‌عنوان رئیس ستاد کل کار خود را آغاز کرد؛ اما این بار نه در برابر تهدیدات نظامی که در برابر جنگی سخت‌تر با عنوان جنگ نرم. به‌واسطه نقش برنامه‌ریزی و توان نظارت و پیگیری‌های شهید حجازی، توسعه سازمان بسیج و تصویب قانون دو درصد سود کل کارخانجات کشور صرف بسیج در مجلس از اقدامات مهمی بود که در این ایام عملیاتی شد. همچنین هدایت برنامه‌ریزی آموزش آمادگی دفاعی در مدارس، اردوها و غیره با محوریت شهید حجازی بود. سال ۱۳۷۴ به‌عنوان رئیس اداره نیروی انسانی سپاه مشغول به کار شد و در سال ۱۳۷۶، با روی کار آمدن سردار رحیم صفوی به‌عنوان فرماندهی کل سپاه، سردار حجازی به‌عنوان فرمانده نیروی مقاومت بسیج بازگشت. با حضور سردار حجازی، نیروی مقاومت بسیج به ۱۰ میلیون بسیجی رسید که به گفته سردار صفوی بهترین و قدرتمندترین بسیج در دوره ای شان بود که قبل و بعد از ایشان تکرار نشد.